کنگره علامه وحید بهبهانی، از فقهای نامدار دوره صفویه امسال در حرم امام حسین (ع) برگزار میشود. از این رو علاقهمندان میتوانند در موضوعات فقهی، اصولی و رجالی مقالات علمی خود را به دبیرخانه کنگره ارسال نمایند.
کنگره علامه وحیدبهبهانی در دی ماه امسال در آستان حضرت امام حسین(ع) در شهر کربلا برگزار خواهد شد. مهلت ارسال آثار و مقالات به این کنگره که پیش از این تا پایان ماه شعبان مقرر شده بود، تا پایان ماه ذیالقعده برابر با 4 مهرماه تمدید شده است.
علاقه مندان برای شرکت در این کنگره و دریافت اطلاعات بیشتر می توانند به سایت alvahid.com مراجعه کرده یا با شماره تلفنهای 02537839539 و 09355244179 تماس بگیرند.
سرگذشت آقا محمدباقر بن محمد اکمل بهبهانی، معروف به وحید بهبهانی
علامه آقا محمدباقر اصفهانی، یکی از بزرگترین فقیهان اصفهانی است که از دویست سال پیش تا عصر ما، خود و شاگردانش از استوانههای بزرگ فقهی شیعه به شمار میآیند.
او یکی از نام آورترین مشعل داران علم اصول فقه در تاریکترین دورانهای حیات علمی آن بوده است که به حمایت و دفاع از آن برخاست و علم اصول را از نو پایه گذاری و احیاء کرد.
وحید بهبهانی که در اصفهان به دنیا آمده بود، پس از طی مراحل آغازین زندگی در این شهر همراه پدرش به بهبهان آمد و به تحصیل اشتغال ورزید، و شاید عامل مهاجرت پدر ایشان به بهبهان، بر اساس تصریح جمعی برای مبارزه با مسلک اخباری گری باشد که توسعه چشم گیری در این شهر یافته بود، در این شهر مردم را که اختلافی با هم داشتند، دعوت به برادری کرده و بیش از سی سال در این شهر به تدریس اشتغال ورزید و گروه زیادی از مردم را از اخباری گری رویگردان کرد.
علامه بهبهانی پس از طی این مدت به کربلا عزیمت کرد که در علت این مهاجرت برخی نوشتهاند که نفوذ اخباریین در کربلا زیاد شده بود و آقا میخواستند آن را ریشه کن سازند و در آن شرایط میسور نبود، به هر حال بعد از ورود به نجف اشرف و شرکت در مجلس بحث مدرسین آن وقت خود از اساطین حوزه گشت و پس از مدتی به کربلا انتقال یافت. در کربلا نفوذ اخباری ها بسیار زیاد بود ولی پس از ورود آقا به شهر و شرکت در مجلس بحث آنان روزی در صحن شریف ایستاد و با صدای بلند فریاد بر آورد: «مردم! من حجت خدا بر شما هستم.» علماء و فضلاء از هر طرف متوجه او شدند و به دور او اجتماع نمودند، گفتند چه میخواهی؟ وحید گفت: می خواهم شیخ یوسف صاحب حدائق منبرش را در اختیار من بگذارد و دستور دهد تا شاگردانش پای منبر من حاضر شوند.
چون این خبر به شیخ یوسف رسید، از آنجا که وی در ردیف اخباریهای میانهرو بود تقاضای وحید را پذیرفت. علامه وحید سه روز به درس و بحث و گفت و گو پرداخت و در نتیجه دو ثلث از شاگردان شیخ یوسف را به روش اصولی برگردانید. با این مقدمات نفوذ اخباری ها روز به روز در کربلا کمتر شد و حتی نماز خواندن در پشت سر شیخ یوسف متروک شده و خود شیخ یوسف نماز خواندن در پشت سر وحید را صحیح دانسته و گفته بود که بعد از مرگش وحید بر جنازه اش نماز بخواند و این عظمت تفکر و اطلاعات عمیق و وسیع وحید را می رساند.
درباره مقام علمی ایشان همین بس که شاگردانی چون علامه بحر العلوم و صاحب ریاض او را «علامه بهبهان»، و صاحب جواهر و شیخ انصاری و دیگران، همه جا او را «استاد اکبر» و «استاد کل» خواندهاند. او در راه دفاع از اجتهاد و مبارزه با اخباری گری که در آن وقت سخت رواج یافته بود مبارزه پیگیری کرد شکست دادن اخباریان، تربیت گروهی مجتهد مبرز سبب شد که او را استاد الکل خوانند. او تقوی را در حد کمال داشت و شاگردانش برای او احترام بسیار عمیقی قائل بودند.
ایشان در 29 شوال 1205 ه.ق وفات یافت و در رواق حضرت امام حسین(ع)، پایین پای شهداء به خاک سپرده شد.