رییس موسسه حکمت و فلسفه ایران در همایش «بررسی اندیشههای فلسفی و عرفانی امام خمینی(ره)» گفت: امام(ره) با رویکرد عرفانی از فقه سیاسی بهره گرفتند. ایشان با رویکرد عرفانی کشور را اداره میکردند. روحیهای که ایشان در جامعه ایجاد کردند و نسل جوان جانشان را در راه انقلاب فدا کردند، همه نشان از پیوند حکمت عرفانی و فقه سیاسی توسط ایشان دارد
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، این همایش عصر دیروز (9 خرداد) در موسسه حکمت و فلسفه ایران برگزار شد. غلامحسین ابراهیمیدینانی، استاد فلسفه دانشگاه تهران و حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، رییس موسسه حکمت و فلسفه ایران در بخش دوم این همایش سخنرانی کردند.
خسروپناه درباره فلسفه فلسفه امامخمینی(ره) سخنرانی کرد. وی گفت: فلسفه فلسفه میخواهد به پرسشهای بیرونی فلسفه پاسخ دهد. در میان آثار امامخمینی(ره) میتوان پاسخ ایشان به این پرسشها یافت، اما ایشان کتاب مستقلی در این باره منتشر نکردند.
وی امام خمینی(ره) را فقیه، فیلسوف و عارف دانست و گفت: ایشان شخصیت جامعی داشتند. اگر فیلسوفی مانند ملاصدرا قرآن و عرفان و برهان را با هم جمع کرد، امام خمینی(ره)، فقه و فلسفه و عرفان را به یکدیگر پیوند دادند. ایشان نگاه بیرونی به فلسفه داشتند که توانستند فلسفه را به عرفان و فقه پیوند بزنند.
رییس موسسه حکمت و فلسفه ایران ادامه داد: امام خمینی(ره) در کتاب «مناهج الاصول» به تبیین تعریف و موضوع فلسفه پرداختهاند و بیان میکنند که اگر موضوع فلسفه، وجود باشد، بسیاری از مباحث مانند ماهیت، معاد و جنت، پایهای استدلالی خواهند داشت. حال این سوال پیش میآید که اگر موضوع فلسفه، وجود نباشد، چه تعریفی میتوان از آن ارایه داد. در آثار امام خمینی(ره) به این پرسش پاسخ داده نشده است.
وی افزود: ایشان روش و رویکرد فلسفه را هم «برهانی» و هم «شهودی» میدانند. امام(ره) نیز مانند ملاصدرا روش عقلی و کشفی را دنبال میکردند و لذا رویکرد قرآنی ـ عرفانی به فلسفه داشتند. ایشان علاقهای به فلسفه مشاء نداشتند و «اسفار» را نیز با خوانشی عرفانی تفسیر میکردند. امام خمینی(ره) مباحث عرفانی را با رویکرد عرفانی پی میگرفتند و در جلد نخست «تقریرات» بیان کردهاند که کشف عالم مثال توسط عرفا صورت گرفت. ایشان علاوه بر روش استدلالی و عرفانی از قرآن نیز در فلسفه استفاده میکردند.
خسروپناه تصریح کرد: امام خمینی(ره) در «صحیفه» بیان کردهاند که قرآن میتواند پرسشهای فلسفی ما را پاسخ دهد و حتی در استدلالسازی و برهانسازی نیز به کمک ما بیاید. همچنین ایشان احکام فطرت را از بدیهیترین احکام میدانستند. شاید از این مطلب بتوان یک نظام فلسفی جدید تاسیس کرد. امام خمینی(ره) در کتاب «چهل حدیث» عبارتی دارند مبنی بر اینکه احکام فطرت از جمیع احکام بدیهی، بدیهیترند. ایشان در یکی از کتابهایشان اصل فطرت را مبنایی برای یک دوره الهیات قرار دادند.
وی درباره کارکرد فلسفه از منظر امام(ره) گفت: ایشان فلسفه را ابزاری برای رسیدن به هدف متعالی میدانستند. به زعم ایشان، فلسفه وسیله است و خودش به تنهایی مطلوب نیست.
رییس موسسه حکمت و فلسفه در بخش دیگری از سخنانش گفت: امام خمینی(ره) معتقد نبودند که گزارههای طبیعتشناختی، به عنوان مبنای ادعایی فلسفی قرار گیرند، زیرا طبیعیات، نتیجه فلسفی به بار نمیآورند.
وی به پیوند حکمت و سیاست توسط امام خمینی(ره) اشاره کرد و گفت: ایشان ولایت عرفانی را در مباحث عرفانی قبول داشتند، اما در بحث ولایت فقیه از ولایت عرفانی استفاده نمیکردند. منظور از ولایت، اجرای احکام سیاسی و اجتماعی است. ایشان ولایت سیاسی را از فقه گرفتند، اما استفاده ایشان از فقه جواهری، کاملا با رویکرد عرفانی انجام میگیرد. امامخمینی(ره) با رویکرد عرفانی کشور را اداره میکردند. این جمله ایشان که «خرمشهر را خدا آزاد کرد» و همچنین روحیهای که در جامعه ایجاد کردند که نسل جوان جانشان را در راه انقلاب فدا کردند، همه نشان از پیوند حکمت عرفانی و فقه سیاسی توسط ایشان دارد.
امام خمینی(ره) یکی از مترقیترین فقها بود
ابراهیمیدینانی نیز در بخش دیگری از این همایش گفت: امام(ره) مردی جامع بود و دانش عمیقی در حوزههای فقه، اصول، فلسفه و عرفان داشت. من درباره اندیشههای فلسفی او سخن نمیگویم، زیرا در مدت یازده سالی که در محضر ایشان شاگردی میکردم، درس خارج فقه و اصول خواندم. ایشان حتی سوالهای فلسفی ما را پاسخ نمیدادند شاید به این دلیل که در آن دوران مخالفت زیادی با فلسفه وجود داشت. به برکت ایشان و پیروزی انقلاب اسلامی، سخن گفتن از فلسفه و عرفان آزاد شد.
وی افزود: در آن زمان، کتابهای امام(ره) در دسترس نبودند و حتی از وجود برخی از آنها آگاه نبودیم. ما به طریق واسطهای مطلع شدیم که ایشان کتابی با عنوان «سر الصلاة» تالیف کردند. ما نیز جوان و کنجکاو بودیم و مشتاق برای خواندن این کتاب. سرانجام در منزل یکی از بازاریان مومن، کتاب ایشان را یافتیم و آن را مطالعه کردیم.
استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنانش گفت: از امام خمینی(ره) سخنی شنیدم که یکی از مترقیترین سخنانی است که یک فقیه میتواند بیان کند. ایشان گفتند طلبهای که معانی آیات و روایات را میفهمد، تقلید بر او حرام است. همه ما میدانیم که تنها اشخاص مجتهد جایز به تقلید نکردن هستند، اما امام(ره) تقلید را بر طلبههایی که قرآن و احادیث را فهم میکردند نیز جایز نمیدانستند. این سخن به آن معنی است که طلبه باید زحمت بکشد و احکام خدا را با دانش فقهی که دارد به دست بیاورد.
وی افزود: این سخن امام خمینی(ره) بسیار مترقی بود و من با شنیدن آن، از همان موقع دیگر تقلید نکردم.