هفتم شهریور 1382 یکی از تلخ ترین خاطرات مردم مظلوم و تازه از بند ظلمت رهیده عراق رقم خورد.
روزی که سید محمدباقر حکیم که به تازگی از ایران اسلامی به سرزمین خویش رجعت نموده بود در کنار حرم مولا و مقتدایش امیرالمومنین به تیر تاریک دلان و شب اندیشان مزدور جسم جان خویش را در راه آرمانهای بلند و والایش تقدیم نمود و از همه چیزش گذشت و به دیار باقی شتافت.
و بدین گونه بود که گلی دیگر از بوستان خاندان حکیم تقدیم راه سبز و سرخ اسلام عزیز گردید و سرخی لاله های شهید این بیت بزرگوار افزونتر گشت.
تاریخ گویای این حقیقت شریف و افتخار آمیز است است که خاندان حکیم، از نیکان و برجستگان عرصه جهاد و معرفت و ایمان و از بزرگ مردان روزگار بوده اند که فقاهت و شهادت، هماره از افتخارات سترگ و شگرف آن ها بوده است. آیت اللّه محمد باقر حکیم، فرزند مرجع بزرگ جهان اسلام، آیت اللّه سید محسن حکیم بود که در 25 جمادی الاول سال 1358ق (1939م) در شهر مقدس نجف، در خانواده زهد و تقوا و دانش دیده به جهان گشود. پدر ایشان، از نظر برخورداری از دانش فقاهتی نو، وسعت اطلاعات و نگرش های اجتماعی و سیاسی، شهرت زیادی داشت. بیش تر فرزندان و وابستگان سید محسن حکیم در طول دوران حاکمیت 34 ساله حزب بعث عراق، دستگیر و ناپدید شدند و خود ایشان نیز در سال های آخر عمرش، با رفتارهای خشونت آمیز بعثی ها مواجه گردید. در اوایل دهه شصت، ده ها تن از خاندان حکیم، تیرباران شدند، ولی شهید محمد باقر حکیم، راه دشوار مبارزه را، با تشویق جوانان عراقی به ملحق شدن به جبهه های جنگ برضد عراق ادامه داد.
عنایت امام راحل به این بیت شهید پرور
حضرت امام خمینی رحمه الله به خاندان حکیم و مبارزات آنان در عراق عنایت ویژه ای داشته، به مناسبت های مختلف، با صدور پیام هایی، یاد و نام آن بزرگواران را در جامعه اسلامی زنده نگه می داشت. ایشان در جمله ای، خاندان حکیم را «آل شهادت و فقاهت» لقب دادند و در یکی دیگر از این پیام ها فرمودند: «شما و ما شاهد بودیم که این حزب فاسد [بعثی]، با مرحوم آیت اللّه حکیم و آقازاده های معظم ایشان چه ها کردند و آن سید بزرگوار و مظلوم در آخر عمر با چه خون دل به اجداد بزرگوارش ملحق شد و شاهد حبس و زجر و فشار به فرزندان محترم ایشان بودید....»
سالکان طریق علم و معرفت و انوار هدایت و مجاهدت
تلاش های علمی شهید محمد باقر حکیم، در سال 1385 ق(1965 م) با کسب درجه اجتهاد در رشته فقه، اصول و علوم قرآنی، وارد عرصه ای جدید شد. ایشان در سال های 1964 تا 1965 م به عنوان استاد علوم قرآنی در دانشکده الاهیات بغداد به تدریس اشتغال داشت. شهید حکیم به رغم مبارزات سیاسی فراوان، هیچ گاه از دانش و اندیشه فاصله نگرفت و حاصل جهاد علمی او، بیش از شصت کتاب و رساله در رشته های مختلف فقه، تفسیر، علوم قرآنی، جامعه شناسی، اقتصاد، تاریخ و علوم سیاسی است که توسط ایشان نوشته شده است. از استادان نامی ایشان می توان به آیات عظام سید یوسف حکیم، سید ابوالقاسم خویی، سید محمد باقر صدر و تنی چند از بزرگان حوزه نجف نام برد.
مرد میدان مجاهدت های اجتماعی و سیاسی
شهید آیت اللّه محمد باقر حکیم، فعالیت سیاسی اش را از سال 1957م آغاز کرد. در سال 1959 در بنیان گذاری «حزب الدعوة الاسلامیّة» زیر نظر پدرش مشارکت داشت. وی در سال 1970 دو بار دستگیر شد. در آخرین بار پس از آزادی، قبل از آن که پلیس مخفی عراق متوجه شود، توانست از عراق خارج شده و به سوریه عزیمت کند. در سال 1980 هم زمان با شهادت هم رزمش، شهید محمد باقر صدر، به ایران پناهنده شد. در سال 1982، 125 تن از اعضای خانواده اش توسط پلیس عراق دستگیر شدند و سپس 29 تن از آنان به شهادت رسیدند. سیدمهدی حکیم، برادر شهید حکیم نیز، در سال 1988 توسط عوامل صدام، در سودان به شهادت رسید.
مجلس اعلا و سپاه بدر؛ دو یادگار شریف و خطیر شهید
شهید آیت اللّه محمد باقر حکیم، با همکاری چند تن از دوستانش، در سال 1362 ش، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق را در ایران تشکیل داد. ایشان در ابتدا به عنوان سخنگوی مجلس مشغول به فعالیت شد و سپس چهار سال بعد، در سال 1366 به ریاست مجلس برگزیده شد. تقریبا در همین سال، مجلس اعلا، یک شاخه نظامی تشکیل داد که بعدها سپاه بدر نام گرفت. شهید حکیم، شخصا فرماندهی سپاه بدر را بر عهده داشت. آیت اللّه حکیم در مدت 22 سال تبعید، از هفت حادثه سوء قصد که توسط رژیم بعثی ترتیب داده شده بود، جان سالم به در برد.
و بازهم مجاهدت علمی سرلوحه حیات طیبه
شهید محمد باقر حکیم، در کنار مبارزات سیاسی و فعالیت های اجتماعی اش، در سنگر دانش نیز به کوشش های فراوانی دست زد و ضمن پرورش شاگردانی چون شهید سید عبدالصاحب حکیم، شهید سید عباس موسوی و حجة الاسلام محمد باقر مهری، به تألیفات گوناگونی نیز توفیق یافت. از میان 22 اثر چاپ شده ایشان در حوزه علوم اسلامی و سیاسی، می توان به علوم القرآن، تأثیر اهل بیت در ساختار امت اسلامی، حقوق انسان از نظر اسلام و حکومت اسلامی بین تئوری و واقعیت اشاره کرد.
تلاشهای جهادگرانه شهید در عرصه های مختلف
شهید آیت اللّه محمدباقر حکیم، در کنار ریاست مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و فرماندهی نیروهای بدر، می توان به ریاست شورای عالی مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی، معاونت شورای عالی مجمع جهانی اهلبیت، عضویت در هیأت امنای دانشگاه مذاهب اسلامی و نیزسرپرستی مؤسسه «دارالحکمه» اشاره کرد. ایجاد مؤسسه شهید صدر، مرکز اسناد حقوق بشر، مراکز درمانی، تأسیس «حرکت جماعت علمای مجاهد عراق»، بسیج نظامی نیروهای توحید و دیگر خدمات، گوشه ای از تلاش های این شهید سعید است.
آخرین جرعه های معرفت در واپسین روز حضور
آیت اللّه حکیم، در آخرین روز از حضورش در ایران، در سخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه در تاریخ 19/2/82، درباره آینده عراق و برنامه هایش برای ملت عراق گفت: «من برای اسلام در آینده این کشور، افق روشنی را می بینم. استقلال و تمامیت ارضی عراق، اصلی ترین و محوری ترین بحث و هدف ماست که برای عملی کردن آن تصمیم جدّی گرفته ایم. درکنار استقلال، برای تحکیم اراده مردم عراق در تمام امور مختلف با جدیت تلاش می کنیم. باید عدالت در عراق عملی شود؛ عدالتی که در هر زمینه ای مفقود بود، و بعد از آن برای بازسازی عراق تلاش می کنیم و عراق را ان شاءاللّه در حالت عادی خود و دررابطه با کشورهای همسایه، برادران و دوستان خود باز می گردانیم و از خداوند می خواهیم که ما را یاری کند.»
ایران اسلامی در نگاه آن مرد روحانی
شهید حکیم در آخرین روز حضور در ایران، درسخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه تهران، خطاب به ایرانیان و درباره حضورش در ایران اسلامی کلمات ماندگاری بر زبان راند:«در تمام این سال ها با حضور در این مکان مقدس، با نفس علما و شهیدان بزرگ ایران نفس کشیدم ؛ بزرگانی چون امام خمینی و دیگر شهیدان و مبارزان بزرگ ایران. من در نزد این عزیزان و دراین مکان درس آموختم و در دنیایی زندگی کردم که نمی توانم در این دقایق کوتاه آن را تفسیر کنم ؛ دنیایی که پر از جانفشانی، قهرمانی، صبر و ایستادگی و پیروزی های الاهی بود؛ دنیایی که با سازندگی این کشور بزرگوار، کشور عزت، کرامت، اسلام، اهلبیت، حوزه های علمیه، کشور امام و کشور عاشقان حسین همراه بود. من در تمام این دوره، با بزرگواری ،عزت، کرامت، عشق و مهربانی و جهاد در ایران زندگی کردم.»
فصل مشترک عشاق در این وادی ابتلاء
شهید آیت اللّه سیدمحمدباقر حکیم، در سخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه در نوزدهم اردیبهشت سال 1382، از افتخاری مشترک بین ملت ایران و مجاهدان عراق گفت و به یاد همگان آورد که: «افتخار ما و شما در این است که شهیدانمان را چون ستاره ای پس از ستاره دیگر، برای اوج و تعالی و نزدیکی به خداوند به سوی شهادت فرستادیم و خداوند را به خاطر این نعمت بزرگی که به ما و شما عطا کرد، شکرگزاریم.»
و شهادت اوج حضور و ظهور دنیایی این مرد ربانی و عالم روحانی بود که آخرین هدیه و برترین ودیعه الهی برای او گشت.
او که از افتخار مشترک مردمان مسلمان ایران و مجاهدان عراقی در تلاقی سعادتمند شهادت گفته بود، خود نیز بر این کشتی صلاح و فلاح و رستگاری بار یافت و در ساحل نجیب و رفیع شهادت، شهد شیرین مأوی گرفتن در آغوش خداوند را تجربه کرد.
هفتم شهریور سالروز شهادت آیت الله سید محمدباقر حکیم که به تیر ترور دشمنان خدا و انسان مبتلا گشت و به فیض عظمای شهادت نائل آمد گرچه غمی جانکاه و تصویری دلخراش در دل و دیده همه شیعیان و آزدگان جهان رقم زد اما نام و یاد او را تا همیشه در ذهن و اندیشه همه سالکان راه عشق و جهاد ماندگار و جاودانه نمود.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد!