هرچند که سعد الحریری استعفای خود را به دلیل احتمال ترور اعلام کرد اما پناهندگی وی به عربستان سعودی نشان از آغاز جنگ علیه حزب الله دارد.
اعلام استعفای سعد الحریری نخست وزیر
لبنان از سوی وی و هنگامی که در عربستان سعودی به سر می برد، «زلزله سیاسی» را در منطقه
به راه انداخت. الحریری که در این سال ها همواره رویکرد «یک بام و دو هوا» را از خود
نشان می داد، این بار در سخنان استعفای خود مدّعی شد که به دلیل شباهت فضای کنونی لبنان
به زمان ترور پدرش رفیق الحریری و ترس از ترور شدن، لبنان را ترک و از سمت خود استعفا
داده است.
استعفا به دلیل
ترس از ترور؛ حقیقت چیست؟
موضوع استعفا به دلیل ترور به حدی نسنجیده است که
با کمی بررسی در رفتارهای اخیر سعد الحریری به کذب این ادعا می توان دست یافت. چگونه
فردی زندگی خود را در خطر می بیند اما به صورت طبیعی در خیابان های بیروت قدم می زند؟
چگونه الحریری نسبت به ترور خود از سوی گروهی مثل حزب الله نگران است اما دست یابی
وی به قدرت و مقام نخست وزیری با کمک ها و فراهم شدن بستر از سوی حزب الله میسر شده
است؟ آیا سعد الحریری که تا چند روز قبل سفیر جدید لبنان در سوریه را تعیین کرد، نگران
ترور خود نبود؟ به نظر می رسد که واقعیت چیز دیگری است.
هرچند که در سخنان سعد الحریری اتهامات
واهی بسیاری علیه جمهوری اسلامی ایران، محور مقاومت و حزب الله آمده است که بی شک این
فرضیه را در میان تمامی کارشناسان تقویت کرده که متن سخنان سعد الحریری از سوی عربستان
سعودی به وی دیکته شده بود اما دو نکته را باید در این پیام در نظر گرفت:
اول آنکه از ناحیه ساختاری، اعلام
استعفا در خاک کشور بیگانه علاوه بر آنکه اهانت آشکار به ملت لبنان است بلکه توهین
به ساختار دولتی و حاکمیتی است و همانگونه که برخی از کارشناسان سیاسی به درستی اعلام
کردند این فعل تنها از سوی «دیوانگان سیاسی» سر می زند.
دوم آنکه از ناحیه محتوا نیز متن
پیام استعفای سعد الحریری با واقعیت های روز لبنان، مشکلات و چالش های ملت هیچ ارتباطی
ندارد بلکه تنها در آن هجمه بی سابقه ای را علیه حزب الله، ایران و محور مقاومت می
بینیم تا آنجا که حتی متن این پیام، تعجب حزب سعد الحریری را نیز به همراه داشت.
نکته اصلی در استعفای سعد الحریری
را باید در این عبارت جستجو کرد که گفت: «و أرید أن أقول لإیران و أتباعها ستقطع (الأمة)
الأیادی التی تمتد إلیها بسوء، کما ردّت علیکم فی البحرین و الیمن، سترد علیکم فی کل
أجزاء من الأجزاء أمتنا الغالیة و سیرتد الشر الی أهله» (به ایران و پیروانش در منطقه
می گویم که امت اسلامی دستانی که برای تجاوز به سمتشان دراز شده را قطع خواهند کرد
و همانگونه که در بحرین و یمن پاسخ شما را داد، جزء به جزء امت عربی پاسخ شما ر خواهد
داد و شر شما را به خودتان باز خواهد گرداند.)
این تهدید هرچند به طور مشخص شامل
حزب الله نیست و ایران را نیز در بر گرفته است اما به سادگی می توان فهمید که هدف اصلی
این پیام حزب الله لبنان است. جمهوری اسلامی ایران که در تمام این سال ها با وجود هشت
سال جنگ تحمیلی، تحریم ها، ترورها و فشارها ذره ای از مواضع خود عقب نشینی نکرده و
تا به امروز حتی یک وجب از خاک خود را نیز تسلیم بیگانگان نساخته، این تهدیدات را جدی
نخواهد گرفت بنابر این به تعبیر ضرب المثل معروف عربی «إیاک أعنی واسمعی یاجارة» تهدید
اصلی حریری متوجه حزب الله لبنان است.
لبنان که دو سال بدون رییس جمهور
اداره شد، نبود فردی مانند سعد الحریری به عنوان نخست وزیر آسیبی به پیکره سیاسی و
امنیتی آن وارد نمی سازد و این واقعیت را عربستان و دیگر فتنه انگیزان حامی حاکمیتی
قبیله ای به خوبی می دانند بنابراین در روزهای آتی شاید به گزینه تحریم اقتصادی، نظامی
و. .. روی آورده تا این اقدامات مقدمه ای برای جنگ باشد. با توجه به سخنان حریری به
نظر می رسد جنگ علیه حزب الله به نیابت از ایران باشد.
نابودی اسرائیل؛
فرجام تهدید حزب الله
تهدید جمهوری اسلامی ایران با حمله
به حزب الله لبنان مساله تازه ای نیست. از ابتدای سال جاری شخصیت های سعودی بارها حزب
الله و ایران را حمله نظامی تهدید کرده اند اما نکته حائز اهمیت آن است که اعلان جنگ
علیه حزب الله از سوی عربستان سعودی بدون هماهنگی و جلب رضایت اسرائیل امکان پذیر نیست
زیرا عربستان سعودی توانایی ورود به دو جنگ (یمن و لبنان) به صورت همزمان را ندارد.
علاوه بر هم مرزی لبنان و عربستان سعودی باید گفت که هم پیمانان سعودی مانند مصر و
امارات توانایی تحمیل جنگ به حزب الله را ندارند زیرا توان نظامی حزب الله در این سال
ها بیش از پیش افزایش یافته است از این رو باید رضایت اسرائیل برای ورود و کمک نظامی
علیه حزب الله جلب شود.
شاید زمانی که سید حسن نصرالله دبیرکل
حزب الله به بنیامین نتانیاهو هشدار داد که در صورت حمله به لبنان، تمام یهودیان از
فسطین اشغالی به کشورهای دیگر گریخته و جان خود را نجات دهند، سخن گزافی بر زبان جاری
نساخت زیرا هرچند ممکن است که اسرائیل و همپیمانانش شروع کننده جنگ باشند اما یقینا
پایان دهنده آن نخواهند بود. همانگونه که عبدالباری عطوان تحلیلگر سرشناس عربی می گوید:
«گمان نمی کنم اسرائیل که از سال 1973م تا به امروز در تمامی جنگ ها شکست خورده از
این نبرد پیروز خارج شود. محور مقاومت آماده نبرد با اسرائیل و قدرت حزب الله نسبت
به سال 2006م بسیار افزایش یافته است خصوصا آنکه سوریه، عراق، ایران و هزاران مشتاق
نبرد با اسرائیل از سراسر جهان اسلام در این جنگ شرکت خواهند کرد. جنبش حماس را نیز
نباید از یاد برد که روابط خود با ایران و سید حسن نصرالله را از سر گرفته است.
خبرگزاری رسا
ـ گروه بین الملل: