سیر معرفتی در عهد اربعینی

تاریخ خبر:
1396/08/16 08:49
تازه های علمی ، پژوهشی ، نشر http://www.rasanews.ir
آيين تشيّع يك «نهضت اسلامى محمدى» است كه ازعواطف و علايق خاص مسلمانان نسبت به پيامبر اسلام نشأت می گیرد.

به گزارش خبرگزاری رسا، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بزرگ ترين سنت را كه آيين اسلام است در ميان جامعه بشريت قرار داده است، [1]لذا  آيين تشيّع يك «نهضت اسلامى محمدى» است كه ازعواطف و علايق خاص مسلمانان نسبت به پيامبر اسلام نشأت می گیرد[2]

لیکن پس از رحلت پيامبر عظيم الشأن اسلام ، حضرت محمد صلى الله عليه و آله، و انحراف خلافت از مسير اصلى اش، ارزش هاى اخلاقى كه پيامبر صلى الله عليه و آله براى رواج آن خون دل خورده بود، توسط بنى اميّه و بازماندگان دوران جاهليّت به  تدريج كمرنگ شد و جاى خود را به بعضى از مفاسد زمان جاهليّت داد؛[3] بنى اميّه خلافت را غصب كردند، و به ناحق بر مسند قدرت تكيه زدند، بدعت هاى فراوانى در دين ايجاد كرده، و سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله را ميراندند؛ چرا كه ادامه حياتشان در گرو احياى بدعت ها و محو سنّت هاى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله بود.[4]

در این میان امام حسين عليه السلام به منظور اصلاح امّت جدّش و جامعه اسلامى قيام كرد[5] و سنّت پيامبر عاليقدر اسلام، حضرت محمّد صلى الله عليه و آله را احیاء نمود.[6]لذا همه ساله در ایام منتهی به اربعین حسینی، انبوهى از جمعيّت عاشقان و دلدادگان امام حسين عليه السلام در كربلا جمع مى شوند[7]و بر مبنای آیۀ« وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ وَلا تَنْقُضُوا الْأَيْمانَ بَعْدَ تَوْكيدِها؛ و هنگامى كه با خدا عهد بستيد به عهد او وفا كنيد، و سوگندها را بعد از محكم ساختن نشكنيد».[8]،[9] نشان می دهند  همچون كوه، ثابت و استوار ايستاده اند، و عهدى كه با آن حضرت بستند هرگز گسستنى نيست![10].

«عهد» در لغت و اصطلاح

«عهد» در لغت به معنای پاسداری و سرکشی کردن و حفظ چیزی است[11]، در اصطلاح به قراردادها و پیمان‌هایی که باید آنها را حفظ کرد و دقیقاً رعایت نمود عهد گفته می‌شود.[12]

تبیین مفهوم «عهد»

بعضى گفته اند: «عهد» همان ايمان به پروردگار، اقرار به يگانگى او و تصديق پيامبران خدا است. بعضى ديگر گفته اند:«عهد»  به معناى شهادت به وحدانيت حق و بيزارى از كسانى است كه در برابر خدا پناهگاه و قدرتى قائلند و همچنين اميد نداشتن به غير «اللّه».[13]

«عهد» در قرآن کریم مفهوم وسيعى دارد كه هم عهدهاى مردمى را شامل مى شود و هم عهدها و پيمان هاى الهى را؛ زيرا «عهد» هرگونه التزام و تعهدى است كه انسان نسبت به ديگرى مى دهد، و بدون شك، كسى كه ايمان به خدا و پيامبر او مى آورد، با اين ايمان تعهدات وسيعى را پذيرفته است.[14]،[15]

اقسام عهد و پیمان

عهد انواع و اقسامی دارد که از یک نظر می‌توان آن را به سه قسم تقسیم کرد:[16]

1. عهد با خدا

2. عهد با مردم

3. عهد با خویشتن[17]

در عهد با خداوند بسیاری از فقهاء در کتب فقهی خود در کنار مباحث نذر، بحث عهد را عنوان کرده‌اند ، عهد با مردم نیز هر گونه قرارداد و پیمانی را شامل می‌شود. و چنانچه در قالب شرع و عقل درآید عمل به آن واجب است. اما عهدهایی که انسان با خودش کند به هنگام خودسازی و در طریق تکامل از صفات نیک و بسیار مؤثر و سازنده است.[18]

عهد امام(علیه السلام) و عهد با امام(علیه السلام)

بدیهی است امام (رهبر معصوم همه جانبه مردم) بايد از سوى خدا تعيين گردد، زيرا امامت يك نوع عهد و پيمان الهى است و چنين كسى را بايد خداوند كه او طرف پيمان است، تعيين كند.[19]

لذا در قرآن کریم می خوانیم:«وَ اذ اْبتَلى ابراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَاتَمَّهُنَّ قَالَ انِّى جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ امَاماً قَالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتى قَالَ وَلَايَنالُ عَهْدِى الظَّالِمينَ [20]؛هنگامی که خداوند، ابراهیم(علیه السلام) را با وسایل گوناگونی آزمود [و او به خوبی از عهده آزمون برآمد]؛ خداوند به او فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم. ابراهیم(علیه السلام) گفت: از فرزندان من] نیز [امامانی قرار بده]خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد»[21]

در این فراز قرآنی،  واژه «عهد» در آیه[22]، هم «امامت» را شامل مى شود و هم «نبوّت» را؛ زيرا هر دو عهد الهى [23]محسوب مى شوند، چرا كه عهد را هرگونه تفسير كنيم هر دو را در بر مى گيرد، و چنين موهبتى نصيب ظالمان نمى شود.[24]

از سوی دیگر با مراجعه به آموزه های روایی در می یابیم ايمان به ولايت على (علیه السلام) و دیگر ائمۀ معصومین(علیهم السلام) به عنوان بخشی از پایبندی به عهد و  پيمان ذكر شده ، همانگونه که  يكى از مواد پيمان بنى اسرائيل قبول رسالت پيامبران الهى و تقويت آنها بود، و مى دانيم قبول جانشينان آنها نيز دنباله همان مساله رهبرى و ولايت است كه در هر زمان متناسب با آن عصر بايد تحقق می­يابد.[25]

از این روامام علی(علیه السلام) بارها روى بيعتى كه مردم با او كردند تكيه مى كند؛[26]و مى فرمايد:« اى مردم شما بر من حقى داريد، و من بر شما حقى دارم، اما حق شما بر من اين است كه دلسوز و خير خواه شما باشم،[27]و بيت المال شما را در راه خودتان مصرف كنم، شما را تعليم دهم تا از جهل نجات يابيد، و تاديب كنم تا آگاه شويد، سپس مى افزايد:«و اما حقى عليكم فالوفاء بالبيعة، و النصيحة فى المشهد و المغيب، و الاجابة حين ادعوكم، و الطاعة حين آمركم؛ اما حق من بر شما اين است كه در بيعت و عهد خويش وفادار باشيد، و در آشكارا و نهان خير خواهى كنيد هر وقت شما را مى خوانم اجابت نمائيد، و هر گاه فرمان مى دهم اطاعت كنيد»[28]،[29]

فلسفه اين همه تأكيد براى اهميت دادن به مسأله عهد و پيمان [30] را می توان در قران کریم جستجو کرد، لذا  خدواند با اشاره به رانده شدن مجرمان در قيامت به سوى جهنّم، مى فرمايد: «لايَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ الّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمانِ عَهْداً؛[31]آنها مالك و صاحب اختيار شفاعت نيستند مگر كسى كه نزد خداوند رحمان عهد و پيمانى دارد» [32]اين توصيفى است براى شفاعت شوندگان ، و مسلّماً منظور از عهد و پيمان در اينجا چيزى جز ايمان به خدا، و اقرار به يگانگى او، و تصديق پيامبران، و قبول ولايت اوصياء، نيست.[33]

«زیارت»؛ تجدید عهد با ائمه(علیهم السلام)

در روايات اهل بيت عليهم السلام با مضامين و تعابير مختلف به زيارت امامان معصومین(علیهم السلام) اهمّيّت زيادى داده شده است كه بخشى از آن عام و مربوط به همه ائمّه است[34] به ویژه  از روايات متعدّدى به دست مى آيد كه اگر انسان بخواهد كاملًا به عهد و پيمانش نسبت به هر كدام از ائمّه وفا كند، بايد به زيارت قبورشان رود و بداند كه هر كس با ميل و رغبت به زيارتشان رود و مكتب آنان را تصديق نمايد مشمول شفاعتشان در روز قيامت قرار مى گيرد؛«إِنَّ لِكُلِّ إمامٍ عَهْداً في عُنُقِ أَوْلِيائِهِ وَ شيعَتِهِ، وَ إنَّ مِنْ تَمامِ الوَفَاءِ بِالْعَهْدِ، وَ حُسْنِ الأداءِ، زِيارةَ قُبُورِهِمْ، فَمَنْ زارَهُمْ رَغْبَةً في زِيارَتِهِمْ، وَ تَصْديقاً بِما رَغِبُوا فيهِ، كانَ أَئِمَّتُهم شُفَعائَهم يَوْمَ القِيامَةِ».[35]،[36]

عهد اربعینی؛از نهضت حسینی تا امتداد قیام مهدوی

امام حسين عليه السلام در برابر  خطر بزرگی كه اسلام عزيز را تهديد مى كرد و در زمان «يزيد» به اوج خود رسيده بود، با يك فداكارى فوق العاده و از خودگذشتگى مطلق، سكوت مرگبارى را كه بر جامعه اسلامى سايه افكنده بود، درهم شكست و ماهیت پلید «بنى اميّه» را آشكار ساخت و با خون پاك خود،[37]سطور درخشانى بر پيشانى تاريخ اسلام نوشت كه به حماسه اى جاويد و پرشور برای آینده جهان مبدل شد.[38]

از آنجا که  هر كارى انجام مى شود هدفى در پى آن است؛ [39]نهضت امام حسین(علیه السلام) نیز ، فرزندان و نسلهاى آينده را به حركت در آورد، و اى بسا تمام تاريخ را در طول قرون و اعصار تحت تاثير خود قرار داد[40]، به نحوی که اهداف امام عليه السلام در تشكيل حكومت اسلامى در سرتاسر كره زمين، باآماده ساختن جهان براى حكومت حضرت مهدى عليه السلام فراهم خواهد شد.[41]

اینگونه است که امام صادق(علیه السلام) در کلامی نورانی  فرمود:«عَظَّمَ اللَّهُ اجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلام، وَجَعَلَنا وَايَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبينَ بِثارِهِ، مَعَ وَلِيِّهِ الْإِمامِ الْمَهْدِىِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ؛ خداوند اجر ما را در مصيبت امام حسين عليه السلام فراوان دهد و ما وشما را توفيق جبران خون حضرتش به همراه وليّش امام مهدى عليه السلام كه از آل محمّد عليهم السلام است، عطا فرمايد.»[42]

برسی تاريخ بيان گر اين واقعيّت است كه توده هاى مردم در اعصار مختلف به هيچ شعارى جز خونخواهى امام حسين عليه السلام در رکاب حضرت حجت(عج) وقعى نمى نهادند.[43]

به اين ترتيب راهپیمایی اربعین حسینی يك نوع عهد و پيمان الهى و مردمى است که از نهضت حسینی آغاز شده و تا امتداد قیام حضرت مهدی (عج) ادامه خواهد داشت [44]

عهد اربعینی در سایۀ کادر سازی برای ظهور

ما شيعيان همه ساله با چشم خود آثار حيات امام حسين عزيز (علیه السلام) و دوستان شهيدش را در راهپیمایی عظیم اربعین حسینی مى بينيم و ناظر حركت ميليونها نفر مسلمان بيدار در ایام اربعین آن حضرت[45] برای همراهى و تجدید عهد و پیمان با حضرت مهدى (عج) در برافراشتن پرچم حقّ و عدالت هستیم و تا اينها نباشد، كار درست نمى شود زیرا مسأله انتظار ظهور كار مشكلى است، برخلاف آن چه كه ما فكر مى كنيم مسأله تعجيل ظهور نياز به مقدّماتى دارد كه بايد آماده و مهيّا شود[46]که از جمله شرط ظهور، تربيت يك گروه عظيم صالح است.[47]

از اين جا معلوم مى شود كه در كنار دعاهايى كه براى تعجيل ظهور مى كنيم، بايد دو كار را فراموش نكنيم:[48] خودمان را بسازيم، يعنى ايمان، عمل صالح، شجاعت، تقوا و خدا ترسى، ترك گناه، داشتن افكار بلند و والا در حدّ يك حكومت جهانى داشته باشيم.[49]

در وهلۀ بعد باید  جامعه را بسازيم، چرا كه ما عهده دار هدايت ديگران هستيم يعنى بگوييم كه اى مردم اگر مى خواهيد حضرت ظهور كند، بايد «الذين آمنوا و عملوا الصالحات» و «عبادى الصالحون» باشيد.[50]

آری پیاده روی عظیم اربعین حسینی و تجدید عهدو پیمان با حضرت حجت(عج)،  سبب کادرسازی برای ظهور امام زمان(عج)و تقويت کنندۀ پيوندها و در نتيجه وحدت با محور مهدویت به شمار می آید؛[51]

 اين است چهره حقيقى قيام حسين عليه السلام و از اين جا روشن مى شود كه چرا نام و تاريخ امام حسين عليه السلام هرگز فراموش نمى شود. او متعلّق به يك عصر و يك قرن و يك زمان نبوده، بلكه او و هدفش جاودانى است.[52]

عهد اربعینی؛ تمرین سربازی امام زمان(عج)

همانگونه که از امام صادق عليه السلام روايت شده كه هر كس چهل روز صبح ها دعای عهد را بخواند از ياوران حضرت قائم عليه السلام خواهد بود؛[53] به يقين خروش میلیونی مردم در پیاده روی اربعین؛ تمرین سربازى امام زمان محسوب می شود، البته کسانی شايستگى حضور در ميان ياران آن حضرت را كسب مى كنند که خودسازى و تهذيب نفس و تلاش براى اصلاح جامعه را مد نظر قرار دهند.[54]

اگر چه از زمان ظهور حضرت مهدی (عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف) جز خداوند كسى از آن اطّلاع ندارد ولی زائران اربعین حسینی خود را  آماده و منتظر می­سازند، تا كه جزء ياران و سربازان آن حضرت قرار گیرند.[55]

سخن آخر

در خاتمه باید گفت پيروان و عاشقان مكتب اهل بیت(علیهم السلام)، زمانى مى توانند ادّعاى عشق و پيروى راستين كنند كه به مفاسد موجود عصر و زمان خود بينديشند، و آنچه در توان دارند براى مبارزه با آن به كار گيرند؛ به يقين آن حجم عظيم عزاداران اربعین حسینی   هرگاه تصميمى منطقى و حساب شده و مدبّرانه براى برخورد با مفاسد و سوق جامعه به سوى اصلاح بگيرند  به نحو احسن به عهد خود با امام زمان(عج) پایبند خواهند بود. [56]

بارالها! ما را از مؤمنانى كه بر عهد خود با تو وفا كرده اند و كمر به اطاعتت بسته اند قرار ده، آمين يا رب العالمين .[57]

 

[1] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 15 ؛ ص20.

 [2] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص127.

[3] اهداف قيام حسينى ؛ ص29.

[4] همان ؛ ص48.

[5] همان ؛ ص32.

[6] همان ؛ ص47.

[7] كليات مفاتيح نوين ؛ ص401و

[8] سورۀ نحل؛ آيه 91.

[9] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 11 ؛ ص412.

[10] تفسير نمونه ؛ ج 17 ؛ ص245.

[11] مفردات راغب؛ذیل واژۀ«عهد».

[12] . اخلاق در قرآن ؛ ج 3 ؛ ص246.

[13] لغات در تفسير نمونه ؛ ص390و

[14] سورۀ مريم؛ آيه 87؛(تفسیر نمونه؛ ج 13؛ ص 154- 155)، سورۀ معارج؛ آيه 32(تفسیر نمونه؛ ج 25؛ ص 46).

[15] لغات در تفسير نمونه ؛ ص390.

[16] اخلاق در قرآن ؛ ج 3 ؛ ص261.

[17] همان.

[18] همان.

[19] قهرمان توحيد، شرح و تفسير آيات مربوط به حضرت ابراهيم (علیه السلام) ؛ ص202.

[20]  سوره بقره؛ آيه 124.

[21] پيام قرآن ؛ ج 7 ؛ ص79.

[22] سوره بقره؛ آيه 124.

[23] پيام قرآن ؛ ج 7 ؛ ص81.

[24] پيام قرآن، ج 7، ص82.

[25] تفسير نمونه ؛ ج 1 ؛ ص203.

[26] همان ؛ ج 22 ؛ ص75.

[27] همان.

[28] نهج البلاغه؛ خطبه 34.

[29] تفسير نمونه؛ ج 22؛ ص 76.

[30] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 1 ؛ ص499.

[31] سورۀ مریم؛آیۀ87.

[32] پيام قرآن ؛ ج 6 ؛ ص391

[33] همان.

[34] قابل ذكر است كه در بخشى ديگر، قبل از زيارات هر كدام از چهارده معصوم عليهم السلام، به بعضى از روايات خاص اشاره مى شود.

[35] بحارالانوار؛ ج 97؛ص 116؛ ح 1 ، عيون اخبارالرضا؛ ج 2؛ ص 260؛ ح 24.

[36] كليات مفاتيح نوين ؛ ص209.

[37] احكام عزادارى ؛ ص18.

[38] همان ص 19.

[39] اهداف قيام حسينى ؛ ص12.

[40] تفسير فى ظلال؛ ج 7 ؛ ص 189.

[41] اهداف قيام حسينى ؛ ص89.

[42] كليات مفاتيح نوين ؛ ص433.

[43] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص685.

[44] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 11 ؛ ص415.

[45] تفسير نمونه ؛ ج 20 ؛ ص130.

[46] مشكات هدايت، ص 159.

[47] همان؛ ص158.

[48] همان؛ ص159.

[49] همان.

[50] همان.

[51] اخلاق در قرآن ؛ ج 3 ؛ ص258.

[52] احكام عزادارى ؛ ص19.

[53] مزار كبير؛ ص 663 ، مصباح الزائر؛ ص 455 ، بحارالانوار؛ ج 99؛ ص 111.

[54] كليات مفاتيح نوين ؛ ص522.

[55] از تو سوال مى كنند(مجموعه سوالات قرآنى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله) ؛ ص156.

[56] اهداف قيام حسينى ؛ ص33.

[57] تفسير نمونه ؛ ج 25 ؛ ص50.