بیانی از آیت الله جوادی آملی: زنده نگه داشتن جان محصول تبلیغ است

تاریخ خبر:
1391/07/16 01:21
اخبار اعضای پایگاه www.hawzahnews.com
آموزه های دینی و فرامین الهی آمیخته ای از برنامه هایی است که سعادت دنیا و آخرت انسان را تضمین نموده است ...

آموزه های دینی و فرامین الهی آمیخته ای از برنامه هایی است که سعادت دنیا و آخرت انسان را تضمین نموده است،به گونه ای که تمسک به این دستورات می تواند راه گشای انسان در تنگناهای فکر و اعتقادی باشد، در اندیشه اسلامی توجه به اصول دینی در تمام مراحل زندگی و حیات بشری امری مورد تاکید است ، ولی در این میان بسیاری از افراد با عدم آگاهی از ظرفیت و جایگاه دین آن را کافی برای جامعه بشری نمی دانند و علم و آموزه های بشری را با نگاه مادی تعبیر و تفسیر می کنند.

سرویس علمی و فرهنگی خبر گزاری حوزه  بخشی از بیانات آیت الله جوادی آملی را در تبیین جایگاه دین در عرصه مختلف جامعه بشری را منعکس می کند .

ارزش هدایت یک انسان به اندازه ارزش زنده نگه داشتن بدن یک امت است بدن اگر زنده بماند یک زندگی حیوانی است بعد از چند روزی بالأخره بر اساس علل و عوامل طبیعی رخت برمی‌بندد، ارزش هر کس به همان دانش و هنر اوست که «قیمة کلّ امرئ ما یحسنه» هر کس هر چه می‌داند به همان می‌ارزد .

 

* محصول تبلیغ زنده نگه داشتن جان است

اهمیت تفکر دینی در آن است که انسان کاری بکند که محصول کار او به منزله زنده نگه داشتن بدن یک ملت باشد یک روحانی کار اطبایی را  می‌کند که همه مردم را سالم و زنده نگه می‌دارد زیرا محصول تبلیغ سالم زنده نگه داشتن جان است که یک امر ابدی است .

 

* آثار تفکر دینی

وقتی جامعه تفکرش تفکر دینی شد  خرافات را غبار‌روبی می‌کند هم در بخشهای علمی و هم در بخشهای عملی، دیگر تفکر دینی مخصوص حوزه‌های علمی یا مخصوص مسجد و حسینیه نخواهد شد اگر ملتی فکرش فکر دینی بود،  در همه مسائل  و حتی بخش علمی‌ و عملی اش را با دین تأمین می‌کند.

 این‌چنین نیست که دین از علوم جدا باشد و فقط مسائل ارزشی و اخلاقی را به همراه داشته باشد بلکه مسائل علمی را هم روی اصول دینی تدوین می‌کند یعنی جامعه شناسی‌اش ، اقتصادش اسلامی ، کشاورزی و دامدارش اسلامی ، سیاستش اسلامی خواهد بود  چه اینکه اخلاقش هم اسلامی است.

 

* انجام کارها با دستورات دینی 

وقتی یک کشاورز روی اصول دینی فکر کرد دیگر به دنبال این نیست که تقویم را نگاه کند ببیند ستاره کجا ایستاده است از این خیال باطل رخت بر می‌بندد بلکه طبق دستور دین هنگام بذرپاشی یک مشت بذر در کف دست می‌گذارد رو به قبله می‌ایستد این آیه را می‌خواند بعد بذر را به دل خاک می‌سپارد ﴿ءَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزّارِعُونَ﴾ فکر دینی دیگر سخن درباره نحس و سعد نیست که چه روز نحس است چه روز سعد وقتی بخواهد بذر افشانی کند این بذر به خاک بسپارد این آیه سورهٴ «اذا واقعه» را می‌خواند و به دنبال اصول کشاورزی حرکت می‌کند می‌گوید خدایا من کشاورز نیستم کشاورز حقیقی تویی کشاورز و زارع کسی است که این مرده را زنده کند یعنی این حبه‌های مرده را حیات ببخشد آن قدرت در من نیست در آب و گل نیست  زارع حقیقی خداست ،شما  این حبه‌ها و دانه‌ها را از انبار به خاک منتقل می‌کنید یک حرکت مکانی می‌دهید اما آن که این حبه را حیات می‌بخشد و او را دو نیم می‌کند بخشی از او را به عنوان ریشه به دل خاک می‌برد قسمتی از آن را به عنوان خوشه از خاک بیرون می‌آورد یکی را چند برابر می‌کند این زرع است این زنده کردن مرده است و این کار ، کار خداست.

با چنین روحیه‌ای کشاورزی را آغاز می‌کند قهراً علوم کشاورزی را طبق دستورات دینی یاد می‌گیرد چون دین همان طور که درباره فروع دین یک سلسله اصول کلی را بیان کرده  بعد به مجتهدان دستور استنباط داده  که شما فروع فراوانی را از این اصول استنباط کنید در بخشهای دیگر مثل کشاورزی نیز  این چنین است  یعنی اصول کلی را دین گفت بعد به کارشناسان رشته شریف کشاورزی دستور می‌دهد که اجتهاد کنید استنباط کنید.فروع را از این اصول در بیاورید.

 

* پاسخ به یک برداشت نادرست

 آنها که خیال می‌کردند که دین کاری با علم ندارد قهراً وقتی علم پیشرفت کرد علم زده شده‌اند و گفتند علم به جای دین می‌نشیند اما آنها که تفکر دینی دارند می‌گویند همه این علوم را دین در خود دارد، دین  اصول کلی را بیان می‌کند و دیگران بر اساس آن  اجتهاد  می کنند دیگر بعد از عالم شدن به دین پشت نمی‌کنند و نمی‌گوید  که دین از علم جداست و یا اینکه  علم جای دین می‌نشیند! بلکه وقتی عالم شد در هر رشته‌ای به دین معتقدتر می‌شود..