کنگره بینالمللی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم
اسلامی تحت اشراف آیتالله مکارم شیرازی دامت برکاته باهدف بازخوانی نقش
ائمه اطهار علیهمالسلام و علمای شیعه در ایجاد و گسترش علوم اسلامی با جذب
بیش از ۱۲۰۰ مقاله و رونمایی از پنجاه عنوان کتاب با حضور علما،
اندیشمندان و فرهیختگان جهان، در مرکز همایشهای رسول اعظم صلیالله علیه و
آله و سلم در مدرسه امام کاظم علیهالسلام واقع در شهر مقدس قم برگزار شد.
این کنگره در طول دو روز در تاریخ ۲۰ و ۲۱ اردیبهشت برگزار شد. در روز اول
این کنگره، حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر صادقی رشاد، عضو عالی شورای
انقلاب فرهنگی و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به سخنرانی پرداخت.
در زیر به گوشههایی از مطالب ایشان در رابطه با نقش ایران معاصر در توسعه
علوم اسلامی اشاره میشود.
آیندگان باید از تاریخ ما آگاه بشوند
به دلیل ضیف وقت فهرستی از مطالب را عرض میکنم و بعضی را اجمالاً توضیح
میدهم. اول انواع نقشی که اینک و عصر ما در حوزه علوم اسلامی ایفا میکند
را بیان میکنم. یکی از این نقشها، تأسیس است؛ یعنی نسل ما دانشهایی را
در روزگار ما، در دست تأسیس دارد که آیندگان از آن بهرهمند خواهند شد که
این دانشها پیشینه ندارد. مثلاً ازجمله در حوزه فلسفههای مضاف که در شرف
تکون و تأسیس است که هیچ پیشینه تاریخی در میان اقوام و ملل ندارد و اختصاص
به جهان اسلام و شیعه دارد. اصطلاح فلسفه فقه یا فلسفه اصول دو یا
سه دهه است که شنیده میشود و در لسان اهل فضل، رواج یافته است. هرچند
اندک شمار افرادی در این زمینه کارکردهاند اما بعضی مجلدات قابلاعتنایی
را در دست تألیف دارند. بنده نیز قریب بیست سال است که در حوزه
فلسفه اصول کارکردهام که حاصل آن، حدود پنج جلد خواهد شد. در حوزه فلسفه
معرفت دینی که یک اصطلاح نو است و پیشینه ندارد، به دلیل چالشهایی که در
این چند دهه اخیر در ایران در خصوص ثبات و ماهیت و روشمندی و احیاناً روش
پذیری معرفت دینی، مطرح شد و نظریههایی تحت تأثیر نظریههای غربی ایجاد
شد، در اینجا مباحثی مطرح شد که میتوان تحت عنوان فلسفه معرفت دینی نام
برد.
تعداد فلسفههای مضاف به هفتاد میرسد
حدود هفتاد فلسفه مضاف به علوم و امور در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه
اسلامی در جریان مطالعه است که بعضی از آنها در چند جلد منتشرشده و بعضی
در شرف انتشار است. حوزه فلسفههای مضاف دامنهی وسیعی پیداکرده است و
امتداد حکمت اسلامی و علوم عقلی اسلامی است. در بعضی از شاخهها بعضی از
مکاتب حکمی شیعی و اسلامی موردتوجه خاص است. مثلاً در ذیل تفکر و فلسفه
صدرایی، جریانی تحت عنوان «مکتب فلسفی نوصدرایی»، پدید آمده است. بعضی از
این مطالب را بنده مختصر مطالبی در مورد آن نوشتهام. در کتاب فلسفه مضاف،
بهتفصیل این مطلب پرداختهام. مقالهای که احتمالاً در مجموعه مقالات
کنگره نیز آمده است تحت عنوان گفتمان فلسفی نوصدرایی را مطرح کردهام. امتداد
حکمت متعالیه در قالب شاخههای ظاهراً دور از حکمت بیانشده است. مثلاً ما
از صدرالمتالهین چیزی به نام فلسفه سیاسی نداریم و او به فلسفه سیاسی
نپرداخته است ولی فضلای امروز، سیاست متعالیه را بحث کردهاند و مطلب
نوشتهاند. حتی بعضی از فضلا در عرصه علوم انسانی مبتنی بر امتداد
حکمت صدرایی کارکردهاند. بعضی از اساتید، اخیراً بحثی را تحت عنوان «طب
متعالیه بر مبنای علم النفس صدرالمتالهین» مطرح میکرد. امتداد حکمت اسلامی
در قالب عرصههای علمی و معرفتی یا امور مبتلابه و گاهی حتی علوم،
درزمینههایی اصولاً کار تأسیسی میشود و در بعضی زمینهها کار تحولی صورت
میپذیرد. بعضی از علوم و معارف، در دنیا پیشینه تاریخی دارد. مثلاً فلسفه
هنر و سیاست در ضمن فلسفههای مضاف وجود دارد اما در ایران فلسفههای موجود
در جهان، بر مبنای حکمت اسلامی در حال تحول است؛ یعنی بهموازات فلسفه
سیاسی در مکاتب غربی، فلسفه سیاسی در ایران تولیدشده است و در جریان است.
در بعضی از عرصهها، توسعه است. در فقه ما هنوز در مرحله توسعه هستیم. بعضی
حوزهها و ابواب جدید و مسائل مستحدثه، مطرحشده است. ما امروز در فقه،
جای کار بیشتری داریم و نیاز به کار وسیعتر است. چون مسائل مبتلابه امت و
مسلمانان، به فقها ارجاع داده میشود. حیات و معیشت مسلمین بر مبنای فقه،
تدبیر و تنظیم و تمشیت میشود لذا پرسشها در این عرصه بیشتر است و نیاز به
کار بیشتری هست ولی ابواب جدیدی در فقه در طی این ۴۰ سال اخیر شروعشده که
بعضی از ابواب نو، حجم و کیفیت مباحثی که در این ابواب مطرحشده، بر بعضی
از ابواب سنتی، ترجیح و برتری دارد. در حوزه اصول، آراء نو و مکاتب جدید،
مطرحشده است.
تفاسیر موضوعی، پیشینه طولانی ندارد
در حوزه تفسیر، تفسیر موضوعی کمتر از دویست سال پیشینه دارد. اصولاً
مسلمانان، قرآن را ترتیبی، تفسیر میکردند. در خاورمیانه، مغرب عربی و
رفتهرفته در ایران، این موضوع توسعه پیدا کرد که سه شخصیت برجسته از فقها و
حکما و مفسرین برجسته شیعه در حوزه قم، آیتالله جوادی، آیتالله مکارم و
آیتالله سبحانی، به این امر اهتمام داشتند و هر سه بزرگوار، کارهای جدیدی
در حوزه تفسیر موضوعی انجام دادند که این خودکار بدیعی است و اکنون دامنه
تفاسیر موضوعی به عرصه علوم انسانی نیز کشیده شده و بعضی از طرحهای وسیع
چند دهجلدی، در جریان است. ما در پژوهشگاه یک مجموعه ۴۰ جلدی برای تفسیر
قرآن در دست تألیف داریم. نوع نقشآفرینی سه نوع بیان شد: تأسیس، تحول و
توسعه.
مطلب دوم طبقهبندی علومی است که در معرض تحول یا توسعه و خصوصاً تأسیس
هستند. سومین نکته مختصات علوم نو پیدا است. این علوم ویژگیهایی دارند. وقتی
گفته میشود فلسفه مضاف، سریع به ذهن خطور میکند که مباحث متافیزیکی و
هستیشناختی، بحث میشود درحالیکه اینچنین نیست. بلکه در اینجا رویکرد
معرفتشناسی بر بحثهای هستی شناختی، غلبه دارد. برآورد کمی و کیفی این کار باید موردمطالعه قرار بگیرد.
مطلب بعدی این است که علل و عوامل ظهور چنین پدیدهای و پیدایش چنین
علومی باید موردتوجه قرار بگیرد. مطلب بعدی بایستهها و بایستگیها و
آسیبها و مخاطراتی که در کمین علوم نو پیدا وجود دارد و آنها نیز باید
مورد بررسی قرار بگیرد.