امام موسی صدر در سخنانی درباره سلوک امام علی (ع می گوید: هر یک از ما چه عالم چه جاهل، چه رهبر چه مردم و چه تاجر چه فقیر باید خود را با ترازوی علی (ع) بسنجد، چرا که علی (ع) صراط مستقیم است، علی (ع) با حق است و علی (ع) همان قسطاس (ترازو) است که در تفسیر آیه «وزنوا بالقسطاس مستقیم» بیان شده، قسطاس همان علی (ع) است یا مصداق کامل قسطاس همان علی (ع) است.
متن این بخش
از سخنرانی امام موسی صدر به این شرح است:
علی (ع) سجده و عبادت خود را
تنها سجده در محراب و عبادت در مسجد نمی داند بلکه علی (ع) خداوند را در پناه دادن
به یتیمان، در برآورده ساختن نیازها، در کاهش و درود افراد خسته، در انجام وظیفه نیازمندان،
در اصلاح امور مردم و در مسائل عمومی پرستش می کند.
علی (ع) مشارکت در مسائل عمومی،
خروج از مسجد، رفتن به بازار، ورود به خانه های مردم و تلاش برای برآورده ساختن نیازهای
آنها را مسائل دنیوی نمی داند که آن را برای دیگران بگذارد، بلکه همان گونه که در محراب
سجده می کند با یتیم، مستمند و نیازمند نیز سجده می کند.
علی (ع) پس از حادثه صفین وارد
خانه یک زن بیوه می شود و تلاش می کند به وی کمک کند، تنور را روشن می کند، با کودکان
بازی می کند سپس صورت خود را در برابر آتش قرار می دهد و می گوید: بچش یا ابا الحسن،
این جزای کسی که از یتیمان غفلت کرد.
علی (ع) بر این باور نیست که
ترک نماز انسان را وارد آتش می کند اما غفلت از یتیمان، انسان را وارد آتش نمی کند،
هرگز.
علی (ع) بر این باور است که
مسلمان کسی نیست که تنها نماز می خواند، هر چند که نماز ستون دین است، اگر آن پذیرفته
شود سایر کارها نیز پذیرفته می شود و اگر رد شود سایر کارها نیز رد می شود؛ بلکه بر
این باور است که نماز بدون توجه به مسائل مردم، به اصلاح نیازهای مردم، به اصلاح امور
مردم، به پناه دادن به یتیمان، به تلاش برای گرامی و بزرگوار ماندن امت، نماز نیست
و نماز کسی که به امور دیگران اهتمام نمی ورزد نیز پذیرفته نمی شود.
آیا پیامبر خدا (ص) سرور علی
(ع) و سرور ما به کسانی که در مسجد اعتکاف می کردند و کار را رها می کردند نفرمود که
دعای آنها پذیرفته نمی شود؟ این منطق علی (ع) است و علی (ع) نیز امام ما است، هر یک
از ما چه عالم چه جاهل، چه رهبر چه مردم و چه تاجر چه فقیر باید خود را با ترازوی علی
(ع) بسنجد، چرا که علی (ع) صراط مستقیم است، علی (ع) با حق است و علی (ع) همان قسطاس
(ترازو) است که در تفسیر آیه «وزنوا بالقسطاس مستقیم» بیان شده، قسطاس همان علی (ع)
است یا مصداق کامل قسطاس همان علی (ع) است.
ما اگر می خواهیم بدانیم بر
حق هستیم یا در گمراهی، مسائل را با ترازوی خود نمی سنجیم و آن را با احساسات، خواسته
ها، احترام و منافع وزن نمی کنیم، بلکه انسان و خود را با میزان شباهت خویش به علی
(ع) می سنجیم و وزن می کنیم.
اگر علی (ع) را می بینیم که
تازیانه را (در دستان خود) بلند می کند و وارد بازار می شود سپس می گوید «اول فقه (را
یاد بگیرید) بعد تجارت (کنید)، چکمه را می پوشد و وارد جنگ می شود، کار و فعالیت می
کند و این وظایف را انجام می دهد؛ اگر علی (ع) در میان ما بود، به وی چه می گفتیم؟
آیا نمی گفتیم این مسائل در شان عالم و در شان روحانی نیست بلکه باید در مسجد باقی
بماند، این کارها را برای مردمان خود ترک کند و به نماز، امور، روزه و کارهای خاص خود
بسنده کند؟
آیا جایز است که به نماز بسنده
کنیم و یتیمان را به حال خود رها کنیم؟ آیا جایز است به روزه بسنده کنیم و مدارس را
به حال خود رها کنیم؟ آیا جایز است به حج برویم و مردم را به حال خود رها کنیم تا در
گمراهی و دوری خود غوطه ور شوند و وظایف آنها را نادیده بگیریم؟ نه جایز نیست.
افراد دیگر نیز نماینده، وزیر،
رئیس جمهوری، تاجر، مردم و هر فردی اگر می خواهد میزان انسانیت، ایمان و بر حق بودن
خود را ببیند، باید خود را با علی (ع) بسنجد چرا که ترازوی علی (ع) در زندگی ترازوی
حق است….