حجت الاسلام ابراهیم نوچمنی فرزند شهید و طلبه ای پرستار است که معتقداست خدمت به خلق لباس نمی شناسد.
عبا و عمامه و قبایش را از تن درمی آورد و روپوش سفیدش را به تن می کند، روزش را پای درس دین نشسته است و حالا شبش را بر بالین بیمار می گذراند، ترکیب بیمارستان- حوزه و خانه، منازل سه گانه او را تشکیل می دهند که همه وقتش را در آن ها می گذراند، جایی درس دین را راهی برای خدمت دانسته و در آن گام برداشته و جایی هم تیمارِ بیمار را مایه سعادت و رستگاری انسان و راهی برای خدمتگزاری انتخاب کرده است.
حجت الاسلام ابراهیم نوچمنی که چند سالی پرستار بخش جراحی مردان بیمارستان کامکار بود و حالا به زادگاهش مهاجرت کرده و در حدود ۱۵ کیلومتری گرگان در اورژانس بیمارستان آل جلیل آق قلا مشغول پرستاری است. چهارم تیر سال 67، 3 ساله که بود پدرش در جزیره مجنون آسمانی شد و او و دو برادر 2 ساله و 40 روزه اش ماندند و مادری که در بزرگ کردن فرزندانش سنگ تمام گذاشت و حالا ابراهیم معتقد است خدمت به مردم لباس نمی شناسد و در هر دوره ای به فراخور حال زمان می توان به مردم خدمت کرد زمانی در دوران دفاع مقدس هزاران نفربرای دفاع از میهن جان خود را دادند و زمانی هم در لباس پرستاری و طلبگی می توان به مردم خدمت رسانی کرد.
این طلبه پرستار حالا از این می گوید که آشنایی با طب اسلامی و سنتی یکی از عوامل تشویقش برای ورود به کار پرستاری بود «بعد از اتمام دبیرستان در رشته علوم تجربی مقطع کارشناسی خود را در رشته پرستاری گذراندم اما بدون اینکه شروع به کار کنم وارد حوزه شدم، بعد ها که با طب سنتی و اسلامی آشنا شدم به این فکر افتادم که می توانم با ورود به عرصه پرستاری طب سنتی را هم دنبال کنم و کار پرستاری را آغاز کردم».
حفظ اخلاق در لباس خدمت
و حالا چند سالی است که سابقه فعالیت در عرصه پرستاری دارد و از مسئولیت دو چندان خود می گوید« حفظ اخلاق مهم ترین اصل حین خدمت رسانی است، بیمار و همراهان به دلیل عارضه ای که متحمل شده اند حساس تر می شوند و ممکن است با کوچکترین برخوردی از کوره دربروند و ناراحت شوند و در مواجهه با این افراد حفظ اخلاق بسیار مهم است و این مسئولیت بر دوش افرادی همچون من که در لباس دین هستیم سنگین تر است».
این پرستار طلبه از واکنش همراه با تعجب بسیاری از بیماران و همراهانشان در مواجهه با لباس روحانیتش هم گفته و می افزاید: برای ورود و خروج به بیمارستان همراه با لباس روحانیت رفت و آمد میکنم که معمولا بیماران و همراهان ابراز تعجب میکنند و در اغلب موارد واکنششان خوب است و چیزی که برای من مایه افتخار است این است که در بین بیماران به پرستار خوش اخلاق معروف شده ام».
او اما بازخورد های نامناسب هم کم نداشته است« عده ای هم بوده اند که واکنش خوبی نسبت به لباس و شغل بنده نشان نداده اند، زمانی که تازه وارد این کار شده بودم می گفتند چرا باید یک طلبه به کار غیر مرتبط بپردازد، در صورتی که من پرستاری را حتی قبل از دوران طلبگی ام گذرانده ام، اما با این همه عمدتا واکنش ها خوب است، در هر حرفه ای هم که انسان وارد شود عده ای هستند که مخالفت کنند و نباید این مسائل در ادامه مسیر تاثیری داشته باشد».
طلبگی شغل است
بعضی ها هم لب به تحسین باز میکنند و از طلبه هایی که صرفا در حوزه فعالیت خود مشغول به کار هستند انتقاد میکند نوچمنی اما می گوید: زیادند روحانیون فعال، اما به چشم نمی آیند؛ خیلی هایشان استاد حوزه و دانشگاه هستند. خیلی هایشان به مطالعه و کار فرهنگی و تبلیغ و پاسخگویی به شبهات و موریانه های دین و اعتقادات جوانان در مساجد و روستاها و شهرها و مدارس و ادارات و حتی دور از وطن، مشغولند، چطور مشاوره و روانپزشکی و روانشناسی و معلمی را در جامعه شغل می دانیم، اما شاید این را نه.
این پرستار طلبه میگوید بسیاری از این طلبه ها را خودش میشناسد که در شغل های بقالی، خیاطی، تاکسی تلفنی، مسافرکشی داخل شهری و برون شهری، کارخانه نساجی، انتشاراتی، بیمه عمر، تایپ مقالات و طراحی و فتوشاپ، نویسندگی، تعمیر سخت افزاری و نرم افزاری کامپیوتر، عطاری، بورس، پرورش و فروش پرندگان زینتی و خانگی و کارهای تخصصی تر مانند پزشکی و دندانپزشکی، جراح عمومی و استاد و فعال طب سنتی، اپتومتریست و رادیولوژیست و در حال فعالیت هستند.
وی که مقدمات و سطح را در حوزه علمیه معصومیه گذرانده است می گوید: این حوزه فقط فارغ التحصیلان دانشگاهی لیسانس و فوق و دکترا را پذیرش می کندکه حدود 1200 نفر دغدغه مند دین و اعتقاد بعضا از بسیاری از دانشگاه های معروف و بنام برای اعتلای دین و فرهنگ خود و ملت ایران و دنیای اسلام و جهان، هر سال در آن مشغول تحصیل علوم دینی و حوزوی میشوند، و از همان اوان ورود، بطور داوطلب و بسیجی به فعالیت های مختلف فرهنگی و تبلیغی و سیاسی و جهادی و روشنگری می پردازند و هیچ کاری به نظر اکثریت عقلا و صاحبنظران بهتر از کار فرهنگی و زیرسازی بهینه دین و فرهنگ نیست اما برخی در حد توان و برخی فراتر از توان خود مشغولند.
حالا می گوید او هم بر اساس همین دغدغه متناسب با رشته تحصیلی دانشگاهی خود و در عرصه بهداشت و درمان، در سایه خدمت به بیماران و جلب رضایت خداوند، مقداری از کار فرهنگی خود را در آن حیطه انجام میدهد و در ایام تبلیغی مناسبتی محرم و ماه مبارک رمضان نیزبه منبر وعظ و خطابه می پردازد.
همسرم حمایتم می کند
این پرستار طلبه از سختی های طی این دو مسیر سخت همزمان با هم هم می گوید: هر کدام از این دو مسیر طلبگی و پرستاری کار بسیار سخت و زمان بری است و انجام دادن هر دو این ها با هم به طبع سختی خاص خود را دارد، اما علاقه به هر دو کار سبب می شود که از ادامه راه ناامید نباشیم، شیفت کار پرستاری را با همکاری مسئولان بیمارستان معمولا شب می گذرانم و روزها هم سرکلاس های حوزه حاضر می شوم و فرصت های باقی مانده هم به مطالعه و کارهای منزل اختصاص پیدا می کند».
نوچمنی از همراهی و همکاری همسرش در ادامه این مسیر هم قدردانی کرده و می گوید: همسرم هم از بانوان طلبه است و یکی از مشوق های اصلی من برای ادامه راه پرستاری همسرم بود که مرا تشویق کرد از علمی که چند سال برایش زحمت کشیده ام استفاده کنم. همیشه بخشی از بار زندگی بر دوشش بوده است و از هیچ تلاشی دریغ نکرده است.
این پرستار طلبه حالا علاوه بر پرستاری و طلبگی نقش مهم پدری را هم در خانه ایفا میکند و از فرزندانش که می پرسیم می گوید: فرزند اولم محمد حسن کلاس اولش تمام شده و اوقات فراغت تابستان کلاس ورزش ژیمناستیک و روخوانی قرآن داشت و فرزند دومم علی هم ۲ سال دارد و بار عمده تربیت و پرورش بچه ها بر عهده مادرشان است.
بی عدالتی در نظام درمان
سختی ها و مشکلات بسیار زیاد پرستاران دغدغه این طلبه پرستار هم هست به گفته وی پرداختی های پرستاری با زحمات و میزان کاری که انجام می دهند هماهنگ نیست، ضمن اینکه به دلیل کمبود نیرو، پرستاران باید اضافه کاری های طولانی مدت اجباری را بگذرانند و با تاخیر چندماهه کارانه و اضافه کاری را دریافت کنند درحالی که پزشکانی که در دانشگاه های دولتی درس خوانده اند و حالا موظف هستند که در بیمارستان های دولتی مشغول به خدمت شوند کارانه های آنچنانی می گیرند که با عدالت هماهنگ نیست.
نوچمنی اعتقاد دارد در بیمارستان دولتی درآمد باید برای دولت باشد و برای خود مردم هزینه شود و به بیت المال برگردد و پزشکی که درس خوانده و زحمت کشیده است باید استخدام دولت شود و مثل باقی کارمندان دولت یک حقوق ثابت هرچند بیشتر مثلا ۴ یا ۵ برابر یا حتی ده برابر حداقل حقوق و دستمزد قرار دهند اما نه اینکه پزشکان ما صد میلیون دریافت کنند و پرستاران و پرسنل دیگر یک میلیون و دو میلیون و کمتر و بیشتر ودر واقع این چیزی جز بی عدالتی و تبعیض نیست.
با این همه اما چیزی که او و همکارانش را به ادامه مسیر ترغیب می کند خدمت به مردم و دعایی است که بیمار در حق این پرستاران خواهد کرد« خداوند خود در قرآن وعده داده است که هرکس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه ی مردم را حیات بخشیده است، پرستاری هم با همه سختی هایش این حسن را دارد و اثرات دعای بیمار کاملا در زندگی حس می شود و در صورتی که پرستار وجدان و نظارت خداوند را برکارش در نظر داشته باشد قطعا خدمت به خلق عاقبت به خیری به همراه می آورد و به عینه می توان اثراتش را در زندگی دید».