حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار مردم قم فرمودند: ۱۹ دی ۱۳۵۶ مردم دستشان خالی بود ولی امروز دست ما پر و مجهز است در برابر زورگویان عالم.
هزاران نفر از مردم قم، صبح امروز و در آستانه سالگرد قیام ۱۹ دی با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند.
گزیده هایی از بیانات حضرت آیت الله خامنه ای را در ادامه می خوانید:
درباره این شهید عزیز، حاج قاسم سلیمانی. درباره شخصیت خود او این روزها خیلی درباره این رفیق خوب و عزیز و شجاع و خوشبخت ما که به ملکوت اعلی پیوست خیلی صحبت شده و حرف های درستی هم گفته شده.
اولاً شهید سلیمانی هم شجاع بود و هم باتدبیر بود. صرفاً شجاع نبود. برخی شجاعت دارند امّا تدبیر و عقل لازم را ندارند. برخی اهل تدبیر هستند امّا اهل اقدام و عمل نیستند و دل و جگر اقدام را ندارند. این شهید عزیز هم دل و جگر داشت و به دل خطر می رفت و ابایی نداشت. در دوران دفاع مقدس هم خودش و لشکرش اینطور بودند.
هم اینکه باتدبیر بود. منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیر توامان، فقط هم در میدان نظامی نبود. در میدان سیاست هم اینطور بود. بنده بارها به دوستان فعال در عرصه سیاسی این را می گفتم درباره رفتارها او و کارهای او. در عرصه سیاست هم شجاع بود هم با تدبیر. سخنش اثرگذار بود.
از همه این ها بالاتر، اخلاص او بود. این ابزار شجاعت و تدبیر را برای خدا خرج می کرد. اهل تظاهر نبود. تمرین کنیم اخلاص را در خود ایجاد کنیم.
هم یک فرمانده جنگاور مسلط بر عرصه نظامی بود هم در عین حال به شدت مراقب امور شرعی بود.
در میدان جنگ گاهی افراد، حدود الهی را فراموش می کنند و می گویند وقت این حرف ها نیست. او مراقب بود. جایی که نباید سلاح به کار گرفته شود به کار نمی برد و مراقب بود به کسی تعدّی نشود. احتیاط هایی می کرد که معمولاً در عرصه نظامی کسی انجام نمی دهد.
به دل خطر می رفت امّا مراقب حفظ جان سربازانش و همکارانش بود
دیشب یک سیلی به آمریکایی ها زده شد؛ «انتقام» بحث دیگری است.
در مسائل داخلی، اهل جناح نبود. به شدت انقلابی بود. انقلاب و انقلابی گری خط قرمز او بود. این را سعی نکنند کمرنگ کنند. این یک واقعیت است. او ذوب در انقلاب بود.
تقسیم به احزاب گوناگون و اسم های مختلف در این عوالم نبود. امّا به شدت پایبند به انقلاب و خطّ نورانی امام بود.
یک نمونه از تدبیر و شجاعت او که این را دشمنان خوب می دانند و شاید برخی دوستان ندانند این بود که توانست با کمک ملت های منطقه تمام نقشه های نامشروع آمریکا در غرب آسیا را خنثی کند.
این فرد توانست در مقابل نقشه هایی که با پول و روش های تبلیغاتی وسیع و توانایی دیپلماسی و زورگویی ها دارند، قد عَلم کند.
آمریکایی ها نقشه شان برای فلسطین این بود که قضیه فلسطین را به فراموشی بسپارند و جرأت نکنند دم از مبارزه بزنند. این مرد، دست فلسطینی ها را پر کرد و کاری کرد که یک منطقه کوچک به نام غزه در مقابل آن ها بایستند به نحوی که بعد از ۴۸ ساعت جنگ، آن ها اعلام آتش بس می کنند. این کار حاج قاسم سلیمانی بود.
این چیزی است که برادران فلسطینی به آن شهادت می دهند در دیدارهای با ما.
در جلسه ای که ما غالباً با همین مسئولین مختلف که با کار او ارتباط داشتند، حاج قاسم گوشه ای دیده می شد و دیده نمی شد. خود را جلوی چشم قرار نمی داد.
نقشه آمریکا در عراق، سوریه، لبنان به کمک و فعالیت این شهید عزیز، خنثی شد.
آمریکایی ها عراق را مثل رژیم طاغوت ایرانی یا امروز سعودی می خواهند؛ نقطه ای پر از نفت در اختیار آن ها باشد و هر کاری بخواهند به تعبیر آن شخص، مثل گاو شیرده، اما عناصر مومن و جوانان عراقی و مرجعیت در مقابل این قضایا ایستادند و حاج قاسم به همه این جبهه وسیع مدد رساند به عنوان یک مشاور فعال و پشتیبان بزرگوار شبیه همین قضیه در مورد سوریه و لبنان نیز وجود دارد.
آمریکایی ها می خواهند لبنان را از مهم ترین عامل استقلال یعنی مقاومت خالی کنند. تا نتوانند مقاومت کنند. حزب الله بحمدالله روز به روز قوی تر شد و امروز هم دست و هم چشم لبنان، حزب الله است و نقش شهید ما در این موضوع نقش ممتاز و برجسته است. این است تدبیر و شجاع.
ملت ها امروز بیدار هستند و نقش این شهید و یاران او مثل شهید ابومهدی المهندس، مردی مومن و شجاع با چهره نورانی معنوی و خدایی. شهید سلیمانی و امثال این انسان های شجاع توانستند کارهای بزرگی انجام دهند.
این درباره این شهید عزیز که البته بیش از این می توان حرف زد.
یک فصل دیگر درباره شهید سلیمانی، برکات این شهادت است. امروز من به آنچه او برای ملت ما و منطقه به وجود آورد من تعظیم می کنم. کار بزرگی انجام شد. قیامتی به پا کرد. معنویت او، شهادت او را برجسته کرد. این تشییع جنازه های ایران و آن بدرقه های عراقی در کاظمین، بغداد، نجف و کربلا چه کردند با این پیکر ارباً ارباً!
از روح مطهر او از اعماق دل تشکر می کنیم.
شهادت او زنده بودن انقلاب را به رخ دنیا کشید. عده ای می خواستند وانمود کنند انقلاب در کشور مرده است. عده ای هم سعی می کنند این اتفاق رخ دهد. شهادت او نشان داد انقلاب زنده است. دیدید چه اتفاقی افتاد در تهران و شهرهای دیگر؟
البته برای این حادثه کرمان که تعدادی جان باختند عمیقاً متأسف و متأثر هستم و به خانواده های آن ها تسلیت می گویم.
شهید سلیمانی چشم های غبار گرفته را باز کرد.
دشمن ها در برابر این عظمت احساس حقارت کردند اما ممکن است به روی خود نیاورند. دشمنی که سعی می کند این انسان شجاع را تروریست معرفی کند؛ آمریکایی های دروغگو که نمی توان ارزشی برای آن ها قائل شد می خواستند اینطور عمل کنند امّا ملّت ایران بر دهن آن ها کوبید.
حالا وظیفه ما چیست؟ بالاخره حادثه مهمی اتفاق افتاده. بحث انتقام و این حرف ها بحث دیگری است. حالا دیشب یک سیلی به آن ها زده شد.
آنچه در مقام مقابله مهم است این کارهای نظامی به این شکل کفایت نمی کند. آنچه مهم است این است که بایستی حضور فسادبرانگیز آمریکا در این منطقه تمام شود.
آن ها در این منطقه جنگ و فتنه و ویرانی آوردند. البته هرجا قدم گذاشته اند همینطور عمل کرده اند.
اصرار هم دارند که همین فساد و همین ویرانگری را نسبت به ایران عزیز و جمهوری اسلامی هم داشته باشند. مدام اصرار می کنند بحث مذاکره و این ها مقدمه دخالت است. این باید به پایان بپذیرد. این منطقه قبول نمی کند حضور آمریکا را. دولت های برخاسته از ملت ها قبول نمی کنند.
آنچه وظیفه ما به عنوان آحاد جمهوری اسلامی است، دشمن شناسی است. در شناخت دشمن اشتباه نکنید. بله همه می دانید دشمن صهیونسیت است و آمریکا. این ها را می دانید. امّا تلاش وسیعی انجام می شود که این قضیه را به عکس کنند با شیوه های عجیب تبیغاتی.
نکته بعد، دانستن نقشه دشمن است. اینکه می خواهد چکار کند و بعد دانستن شیوه مقابله با نقشه دشمن.
اتکا ما به مردم است. جمهوری اسلامی بدون خواست و کمک و آراء مخالف و موافق مردم که چیزی نیست و معنایی ندارد. مردم هم باید دشمن را بشناسند هم شیوه های دشمن را بشناسند و هم نحوه مقابله با آن را.
امروز در کشور افراد شجاع، کم نداریم. هم نظامی، هم علمی و سیاسی، افراد با تدبیر و شجاع و آگاهی داریم. باید سخن این ها شنیده شود. کاری که این ها مناسب می دانند در سطح کشور و جامعه به نحو درستی انجام بگیرد.
تربیت شدگان مکتب امام، روز به روز بیشتر می شود. امام فرمودند فتح الفتوح انقلاب رشد دادن این نهال های بالنده است. کاملاً درست می فرمود. این همه فتوحات در برابر تربیت انسان های برجسته، کوچک است.
این را قاطعانه می گویم؛ دشمن عبارت است از آمریکا، رژیم صهیونیستی و دستگاه استکبار. مجموعه ای از کمپانی ها و دستگاه ها.
فلان دولت منفور در منطقه که یک موقعی حرفی بزند علیه ما، این دشمن ما نیست. مادامی که حرکتی از آن ها در خدمت دشمن علیه جمهوری اسلامی از آن ها سر نزدند ما آن ها را دشمن نمی دانیم.
اگر این را دانستیم، راه مقابله با نقشه دشمن را هم اگر دانستیم. نقشه دشمن این است که جوانان و مردم ما را در بخش های گوناگون دچار خلل در عزم و اراده کند. این نقشه اساسی دشمن است. تردید افکنی در ایمان و عزم راسخ مردم.
می دانند اگر این اتفاق رخ دهد، قدرت تهاجمی و حتی دفاعی ما تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. البته توطئه آمریکا فقط این نیست، این مهم ترین توطئه هاست.
در میدان اقتصاد که تحریم هاست. در مسائل امنیتی، همین قبل از این قضایای آبان ماه در یک کشور کوچک امّا واقعا شریر و خبیث اروپایی، یک عنصر آمریکایی با تعدادی ایرانی مزدور و وطن فروش علیه ایران بنا به برنامه ریزی کردند. نقشه هم همان چیزی بود که ما چند روز بعد در قضایای بنزین دیدیدم. یعنی مردم اوقاتشان از بحث بنزین تلخ بود و به مجرد اینکه تعدادی وارد خیابان شدند این مغرضین و عمّال دشمن شروع کردند به عمل. یعنی تخریب کنند، آتش بزنند و جنگ راه بیاندازند. این نقشه قبلی بود.
از قبل هم افراد را آماده کرده بودند و به عده ای پول داده بودند. از این کارها زیاد انجام می دهند.
همین چند روز قبل گفتم که دولت آمریکا خوشحالی می کرد و گفتند کار ایران تمام شده. چند روز بعد معلوم شد کار خودشان تمام شده، چون غصّه دار بودند.
در مقابل این نقشه هم باید آن نقاط اساسی را مورد نظر داشت. نقاط اساسی عبارت است از مبانی فکری؛ چه مبانی فکری اسلامی چه مربوط به انقلاب.
وحدت ملی مهم است. این وحدتی که زیر تابوت شهید سلیمانی ایجاد شد باید محفوظ بماند. مردم، جهت گیری شان باید این باشد. جهت گیری انقلاب، جهت گیری تکریم از مردان انقلاب و تکریم شهیدان و تکریم هر چیزی که یادآور ارزش های انقلاب است.
این را هم همه بدانیم که دشمنی این جبهه، موسمی و فصلی نیست. این دشمنی، ذاتی و همیشگی است. هر وقت بتوانند ضربه می زنند. علاج این است که خود را از لحاظ امنیتی، سیاسی، اقتصادی و جهات مختلف قوی کنیم تا نتواند ضربه بزند.
اینکه برخی خیال می کنند اگر یک قدم کوتاه آمدند، آمریکایی ها دست از دشمنی بر دارند، خطای بسیار فاحشی است. اینکه برخی می گویند و در روزنامه ها هم می نویسند که کاری کنیم که آمریکا عصبانی نشود، این کاملاً غلط است. این برخلاف فرمایش قرآن است
وجود این جوانان مومن و نیروهای فعال، اصلا برای همین است که دشمن عصبانی شود و از همین عصبانی هستند؛ از جوانان عرصه خدمت و علم و جوانان عرصه نظامی. دشمن از این عصبانی است.
(در واکنش به تکبیرهای توامان مردم): ان شاءالله همیشه صدای شما رسا و زبان تان گویا و گام تان استوار باشد و خدای متعال رحمت کند عزیزان ما را شهید سلیمانی و شهید ابومهدی و همراهان عزیز عراقی و ایرانی آن ها را.
خداوند رحمت کند همه کسانی که راه حرکت این ملت را هموار کردند.
این مصوبه مجلس ضربه بسیار خوبی بود. مصوبه پارلمان عراق هم بسیار خوب بود که مصوبه اخراج آمریکا از عراق بود. ان شاءالله خدا کمک کند این راه را ادامه دهند.
مردم سراسر کشور چشمشان به مردم قم است. در روز ۱۹ دی به مناسبت آن حادثه بسیار مهم و تاریخ ساز
درباره ۱۹ دی باید درس بگیریم. اکثر شما آن روز را ندیدید ولی خاطره اش زنده است که ما از آن خاطره باید درس بگیریم.
به خاطر دفاع از مرجعیت و رهبر عظیم الشان انقلاب مردم قم به خاطر دفاع از ایشان در مقابل نیروهای مسلّح و بی رحم رژیم طاغوت سینه سپر کردند.
مردم با دست خالی آمدند. چه چیزی آن ها را به وسط میدان کشاند؟ ایمان و غیرت دینی.
همان حرکت، منشاء یک انقلاب بزرگ شد. حرکتی که به خاطر غیرت دینی انجام شد خدا به آن برکت داد و ادامه پیدا کرد و پشت سر هم، اربعین ها مردم را به وسط میدان کشاند و امام بزرگوار هم رهبری کرد و منتهی شد به قیام عظیم سال بعد یعنی بهمن ۵۷
می توان به برکت ایمان و غیرت دینی کارهای مهمی انجام داد. آن روز مردم دستشان خالی بود ولی امروز دست ما پر است و مجهز است در برابر زورگویان عالم.
نگذاریم درس ۱۹ دی فراموش شود. چه مسئولین تبلیغاتی کشور، چه علمای معظّمی که در قم و سایر مناطق هستند. چه جوان های فعال در حوزه فرهنگی چه آحاد مردم. نگذارید این درس بی نظیر که جلوی چشم ما اتفاق افتاد فراموش شود.
درس شروع مظلومانه متکی به ایمان و غیرت دینی و برکتی که خدای متعال به اینطور حرکات می دهد و این حماسه عظیم را پشت سر هم ایجاد کرد.
خداوند در قرآن، این نکته را که فراموشی به سراغ ما نیاید، به مناسبت امم گذشته تکرار کرده است.
بنی اسرائیل یک روزی آنچنان قدرت معنوی پیدا کردند که با این که زن و فرزندانشان زیر شکنجه فرعون بودند توانستند فرعون را مغلوب کنند تا اینکه خدای متعال راه را برای آن ها باز کرد و فرج را با غرق فرعون به آن ها عطا کرد.
همین بنی اسرائیل بعد از مدتی با گذشت زمان از آن حالت اول خارج شدند. دل ها سنگین شد و آن توکل و اعتماد به خدا و آن صبر و استفامت را از دست دادند.
جوان مومن و پایبند به انقلاب از ابتدای انقلاب خیلی بیشتر است. ناراضی نیستیم اما مراقب باشید راه درست طی شود. این درس بزرگ و قرآنی که خدای متعال کمک می کند؛ این درس را فراموش نشود.