۱۲ شهریور ۱۲۹۴، بعد از نماز صبح و تعقیباتش، رئیسعلی دلواری قهرمان نام آشنای تنگستان با ۱۲ مرد همراهش خود را به محلی رساند که قرار بود کمینگاهی باشد برای اشغالگران انگلیسی.
ما وقتی بر روی دیوار باغ محل مورد نظر رسید از پشت هدف تیر یکی از نفوذی های همراهش قرار گرفت که او را به کمینگاه کشانده بود، تا دست استعمار انگلیس این بار از دست یک نفوذی خودی بر پیکر سردار آزادیخواه ایرانی زخم بکارد.
به همین مناسبت روز شهادت سردار آزادیخواه ایرانی روز مبارزه با استعمار انگلیس نام نهاده شد.
اما رئیسعلی که بود؟
۱۳۸ سال قبل در سال ۱۲۶۱ در خانه کدخدای دلوار دیده به جهان گشود، اما از همان کودکی دل در گرو مستضعفان داشت و کدخدازادگی مانع از روح مجاهدانه و استکبارستیزش نشد، ویژگی ای که در میان سلحشوران و ظلم ستیزان به ندرت دیده می شود.
از طفولیت تحت تربیت خاص مذهبی قرار می گیرد و از آموزه هایی که در حسینیه و مکتب خانه جوار خانه شان بهره می برد، تحت تاثیر نهضت سرخ حسینی قرار می گیرد.
مردمداری را از همان کودکی خوب می آموزد و همین ارتباط صمیمانه با مردم سبب می شود که در کنار وجه جهاد و حماسه اش، مردم همچنان از او به نیکی یاد می کنند.
تعالیم رزمی را به خوبی می آموزد و در ۱۷ سالگی به حدی از بلوغ فکری می رسد که به عنوان یکی از رهبران جریان مبارزه علیه دیکتاتوری محمدعلی شاه مطرح می شود و نامش در زمره یکی از چهره های موثر در کنار مشروطه خواهان در تاریخ به ثبت می رسد.
رئیسعلی دلواری؛ قهرمان نام آشنای ملی مبارزه با انگلیس در جنوب کشور بود که نامش همچنان در تارک تاریخ می درخشد.
خواهرزاده این سردار مبارزه با استعمار از این شخصیت تاریخی با افتخار یاد می کند و می گوید: دایی جانم در سن ۳۳ سالگی مبارزه علیه انگلیس را آغاز کرد و حدود هشت سال در مقابل تجاوزشان ایستاد.
آقای حسین نامور در گفتگوی صمیمی با خبرنگار ما، دستاورد های مبارزه رئیسعلی را ناشی از تربیتش در فرهنگ حسینی می داند و می افزاید: اگر همچنان نام و نشانی از آن شهید باقی مانده به خاطر خدامحوری و حسین محوری اوست.
از این بازمانده خاندان شهید دلواری درباره ارتباط رئیسعلی با روحانیت در مبارزه با استعمار انگلیس پرسیدم؛ می گوید: مرحوم آخوند خراسانی در نجف اشرف، مجوز و فتوای جهاد را برای او صادر کرد؛ با مرحوم مجتهد برازجانی، آیت الله بلادی، شیخ عبدالحسین لاری و علم الهدی اهرمی از علمای تراز اول منطقه و کشور رابطه بسیار نزدیک داشت. شهید دلواری، مکاتبه بسیار زیبایی هم با مجتهد برازجانی داشت و نشان داد که به فتوای علما در مبارزه با انگلیس عمل می کند.
از آقای نامور می پرسم چرا شهید دلواری آن چنان که شایسته است به نسل جوان معرفی نشده؟ می گوید: شما درست می گویید هر چند در مجموعه تلویزیونی «دلیران تنگستان» مرحوم شهنواز، قیام رئیسعلی به خوبی معرفی شد و بعد از انقلاب هم الحق، خیلی برای تبیین نهضت رئیسعلی کار کردند.
آن چه ما خیلی در پی آن بودیم تا شهید رئیسعلی دلواری را بهتر به نسل جوان معرفی کنیم این بود که جزئیات قیامش وارد مباحث درسی و دانشگاهی شود.
این کار با تاخیر انجام شد و امسال ۴ تا ۵ صفحه از کتاب سال پنجم ابتدایی به معرفی این شهید اختصاص داده شد که شاید بشود گفت پس از ۴۳ از انقلاب، حرکتی بسیار ارزشمند است.
وی با قدردانی از رهبر معظم انقلاب بابت تاکیدات مکرر بر معرفی شهید رئیسعلی دلواری تصریح می کند: البته در طول سال، مراسم نکوداشت آن شهید برگزار می شود، اما انجام اقدامات نو و بحث های علمی، نیازمند تاسیس بنیادی مانند بنیاد بوعلی و فارابی برای شهید رئیسعلی دلواری است که خوشبختانه هفته گذشته در شورای فرهنگ عمومی استان بوشهر تصویب شد که این بنیاد ایجاد شود که اگر آغاز به کار کند، می شود این سردار مبارزه با استعمار را به نسل جدید بهتر معرفی کرد و افکارش را به آیندگان انتقال داد.
یکی از صحنه های تلخ تاریخ کشورمان این است که شهید رئیسعلی دلواری با خیانت یکی از عوامل نفوذی دشمن هدف قرار گرفت.
از خواهرزاده آن شهید خواستم نحوه و جزئیات شهادت آن قهرمان ملی را تبیین کند.
آقای نامور، این خیانت را از نقاط ننگ آور تاریخی می داند و می گوید: طبق خاطرات مستر جیکاک پس از آن که انگلیسی ها نتوانستند رئیسعلی را تطمیع کنند، شخصی را یافتند تا او را از میان بردارد؛ گفته می شود فردی به نام غلامحسین؛ این کار را کرد. شبی به او اطلاع دادند که انگلیسی ها در فلان نقطه جمع شدند؛ او و ده - دوازده نفر از همراهانش برای حمله به انگلیسی ها به آن نقطه رفتند. صبحگاهان که به آنجا رسیدند رئیسعلی، پس از اقامه نماز صبح به سمت باغی رفت که محل تجمع انگلیسی ها بود در حال حرکت روی دیوار بود تا خودش را به دشمن برساند که ناگاه با خیانت همان فرد از پشت هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
همراهانش او را با اسب به یکی از روستا های دلوار به نام گورک سادات، نزدیکی از سادات مشهور به نام حاج سیدعلی بردند و پس از غسل دادن به دلوار منتقل کردند.
نقل خاطره ای از مادر شهید رئیسعلی دلواری به خوبی از عمق اعتقاد خانواده آن شهید به فرهنگ حسینی حکایت دارد جایی که خواهرزاده آن شهید می گوید: مادر شهید دلواری پس از مواجه شدن با پیکر مطهر فرزندش گفته بود «انتظار نداشتم پیکر فرزند شهیدم را بازگردانید مگر من از مادر وهب چه کم داشتم که سر فرزندش را به سمت دشمنان امام حسین (ع) پرتاب کرد؟ من هم فرزندم را در راه خدا هدیه کردم.»
بصیرت پدر شهید دلواری نیز در مواجه با خبر خیانت نفوذی انگلیس در شهادت فرزندش شنیدنی است.
آقای نامور در این باره می گوید: وقتی این خبر را به پدر رئیسعلی دادند در واکنش گفته بود «می دانم که چه کسی فرزندم را کشته است، منتهی الان هر حرکتی انجام دهیم به نفع انگلیسی ها تمام می شود پس او را به خدا واگذار می کنم تا احقاق حق کند».
همین اظهارات پدر شهید دلواری مانع از آن شد که انگلیسی ها بتوانند با اختلاف افکنی؛ از شهادت رئیسعلی طرفی ببندند. البته شهادت رئیسعلی تا حدی نهضت آن شهید را در مبارزه با انگلیس از جنب و جوش انداخت و مردم را از حلاوت جنگ آوری آن شهید محروم کرد، اما در مجموع متجاوزان انگلیسی نتوانستند در بوشهر مستقر شوند.
از خواهرزاده شهید دلواری درباره آثار رشادت های آن شهید در مبارزه با انگلیسی ها و ناکامی در پیشبرد سیاست های استعماری شان پرسیدم؛ می گوید: اقدامات شهید دلواری که عمدتا با حملات پارتیزانی انجام می شد سبب شد که انگلیسی ها نتوانند از بوشهر به سمت فارس بروند و نیروهایشان را از استان کرمان به شیراز منتقل کردند. قیام رئیسعلی مانع از تسخیر کشورمان به وسیله نیرو های انگلیسی شد و آنان را در بوشهر زمینگیر کرد.
این حرکت رئیسعلی آنقدر برای انگلیسی ها سنگین بود که وقتی از بوشهر رفتند در صدد تحریم مردم ایران برآمدند و اصلا یکی از عللی که ملت ایران را درجنگ جهانی اول تحریم کردند و سبب همه گیری بیماری هایی مانند طاعون و کشتار بسیاری از هموطنان شد همین بود که موفق نشدند رئیسعلی را تسلیم و نهضتش را متوقف کنند.
این عضو خاندان شهید دلواری با تبیین جزئیات شکست انگلیسی ها می گوید: دلوار روستایی کوچک بود که انگلیسی ها با همه ابزار و تجهیزات شان از نیرو های ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفری تحت فرمان رئیسعلی در جنگ جهانی اول شکست خوردند و یکی از فراز های تلخ این جنگ برای انگلیسی ها همین شکست بود که مجبور شدند نیرو های شان را از بصره و دیگر شهر های عراق برای مقابله با این سردار ایرانی روانه کنند.
آقای نامور، غرور، شرافت و مردانگی مردم در دیار تنگستان و مناطق جنوبی کشور را از برکات قیام رئیسعلی دلواری می داند که همچنان پابرجاست.
از او درباره وصیت نامه شهید دلواری پرسیدم؛ می گوید: از او سوگندنامه ای به یادگار مانده است که در آن قسم یاد کرد که برای دفاع از وطن تلاش کند و تاکید کرد که اگر این کار را نکند خدا و رسولش از او راضی نباشند؛ سوگندنامه ای که متنش را در تابلو هایی در بوشهر، بیرون شهر و جا های دیگر به عنوان منشور قیام رئیسعلی نصب شده است.
به گفته این عضو خانواده شهید دلواری در متن نامه آن شهید به مجتهد برازجانی هم جمله ای تاریخی با این مضمون آمده است که «در مدینه، خیلی ها از خاندان هاشمی بودند، اما از آن میان فقط امام حسین (ع) قیام کرد؛ اگر ما هم قیام نکنیم شرمنده امام حسین (ع) می شویم».
نقل درست وقایع تاریخی به ویژه روایت صادقانه زندگی اسوه های ضد استبداد و استعمار به عنوان بخشی از میراث فرهنگی ملت ایران برای انتقال به نسل های آینده؛ ضامن صیانت از استقلال و آزادی است.
وجه مشترک اسطوره های تاریخی در مبارزه با نظام سلطه از شهید رئیسعلی دلواری قهرمان مبارزه با استعمار گرفته تا شهید حاج قاسم سلیمانی اسطوره مبارزه با استکبار؛ الگوپذیری از حماسه سرخ حسینی است الگویی که علت بنیانی انقلاب اسلامی بود و تا رسیدن به آرمان های بلندش، علت باقیه نیز محسوب می شود.