در برخی کشورهای قاره آمریکا که حتی یک مسلمان هم نداشتند بعداز تأسیس مراکز اسلامی و انجام فعالیت های اسلامی، به لطف خدا تعداد زیادی از مردم شیعه شدند.
اگر برنامه
جهان شهری ها را دیده باشید حتماً چهره سهیل اسعد را هم یادتان می آید. اجراکننده توانمندی
که با فرهنگ مسلمان ها و مردم قاره آمریکا به خوبی آشنایی داشت و جزئیات دقیق و مهمی
را درباره سبک زندگی مسلمان ها در غرب برایمان بازگو می کرد.
حقیقت این است که زندگی چهل وچندساله فرصت مغتنمی
برایش بوده تا هم خودش با سبک زندگی اسلامی آشنا شود و هم بیشتر از یک صد نفر را تا
تشرف به مذهب شیعه همراهی کند. سفرهای تبلیغی به کشورهای دیگر، راه اندازی بیشتر از
بیست مرکز اسلامی در کشورهای غربی، سخنرانی و تدریس در دانشگاه ها، مدارس، مراکز علمی
و کلیساها و شرکت در کنفرانس ها و مجامع دینی و تقریب مذاهب و تهیه و تدوین فیلم هایی
از وضعیت مسلمانان در کشورهای گوناگون ازجمله فعالیت های «ادگاردو روبین» است که این
روزها او را با نام اسلامی اش یعنی «سهیل اسعد» می شناسیم.
حجت الاسلام سهیل اسعد درواقع فعال ترین مبلغ اسلام
در آمریکای جنوبی و یک لبنانی الاصل اهل کشور آرژانتین است که تا بیست سالگی در آرژانتین
زندگی می کرد. بعد به لبنان رفت و بعد از سه سال برای تحصیل در حوزه علمیه به ایران
آمد. حالا هم بیشتر از دو دهه است که نیمی از سال را در ایران زندگی می کند و نیم دیگر
را به تبلیغ دین اسلام در سایر نقاط جهان مشغول است.
سهیل اسعد به دلیل تسلط بر چهار زبان عربی، فارسی،
اسپانیایی و انگلیسی در 25 کشور دنیا فعالیت دارد و تاکنون واسطه مسلمان شدن عده قابل
توجهی از شهروندان امریکای لاتین شده است. او در رشته عرفان اسلامی تحصیل کرده و هم
زمان دکترای افتخاری از دانشگاه تمدن اسلامی لبنان دارد و تبلیغ اسلام در میان مردم
جهان دغدغه اصلی زندگی اش محسوب می شود.
خبرگزاری تسنیم گفتگویی با این مستبصر و مبلغ بین
المللی اسلام و شیعه انجام داده است که شرح آن را می خوانید.
آقای اسعد! آن طور که ما اطلاع داریم شما در خانواده
شیعه مذهبی متولد شدید که از شعائر اسلامی دور بود و بعد از مدتی دوباره به مذهب شیعه
پیوستید. درست است؟
بله. پدر و مادر من از مهاجرین لبنانی هستند که سال
ها قبل به آرژانتین مهاجرت کردند و به همین دلیل من در کشور آرژانتین در سال 1971 میلادی
متولد شده ام. اصلیت خانواده و اجداد ما شیعه بودند اما فقط اسمی از شیعه را با خودمان
داشتیم و آداب و مراسم مذهبی را انجام نمی دادیم.
بر همین اساس بود که من هم در مدارس غیر اسلامی درس
خواندم و در فضای کاملاً مسیحی رشد کردم و تربیت شدم. حتی در دوران کودکی من در آرژانتین
مسجد و پایگاهی برای برگزاری آداب اسلامی وجود نداشت و پدرم و مادرم هم به دلیل مشغول
شدن به کار در جمع های مسیحی از دین اسلام دور شده و به مسائل دینی چندان اهمیت نمی
دادند. به این ترتیب فقط اسم ما مسلمان بود و سبک زندگی مان غیر اسلامی بود.
پرتوهای انقلاب
اسلامی بر زندگی مسلمانان دنیا
با این توضیحات چه شد که با مذهب شیعه آشنا شدید
و یک بار دیگر به این مذهب مشرفشدید؟
ماجرا به دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران
مربوط است. پرتوهای مذهب شیعه از ایران اسلامی به کشورهای دیگر و ازجمله آرژانتین هم
رسید و به این صورت روحانیونی از ایران به کشور ما آمدند. این روحانیون با شیعیان لبنانی
در آرژانتین همراه شده بودند و دین اسلام را تبلیغ می کردند.
یکی از اقدامات خوب آن ها هم این بود که مسجدی را
تأسیس کردند و تعداد زیادی از کتاب های امام خمینی رحمه الله و شهید مرتضی مطهری را
ترجمه کرده و در بین مسلمان ها و مردم علاقه مند توزیع می کردند. همان زمان بود که
من به عنوان یکی از شهروندان آرژانتینی یک بار دیگر با مذهب شیعه آشنا شدم.
امتیاز حضرت
زهرا (س) بر مردم جهان چیست؟
اهمیت صبر برای خانواده در بیان آیت الله خوشوقت/
عواقب دعوای والدین در سرنوشت فرزندان
چگونه با تسبیحات حضرت زهرا (س) در اعمال خیر پیشینیان
و آیندگان شریک شویم؟
حالا شما مدتی است که در ایران زندگی می کنید. شیعه
شدنتان دلیل این مهاجرت بود؟
بله. من تا سن بیست سالگی ام در آرژانتین زندگی می
کردم. بعد از آن به کشور لبنان سفر کردم به این منظور که با وطن اصلی ام آشنا شوم و
اقوام و آشنایان را از نزدیک دیدار کنم. آن زمان تحول روحی در من ایجاد شده بودم و
علاقه زیادی داشتم تا بیشتر با دین اسلام آشنا شوم. به همین دلیل سفر به لبنان شرایط
خوبی را در این باره برایم فراهم کرد.
چون همان دوران در حال آموختن زبان عربی بودم و بعد
از دو سال که با زبان عرب آشنا شدم با یکی از روحانیون به یکی از کشورهای شیعی مذهب
سفر کردم. در این سفر اشتیاقم برای آموختن معارف اسلامی و انتقال آن به خانواده و دوستانم
بیشتر شد. به همین دلیل تصمیم جدی گرفتم که آموختن درس های اسلامی را شروع کنم و در
کسوت طلبگی مبلغ دین اسلام شوم. به همین دلیل بعد از سه سال که در لبنان زندگی می کردم
به کشور ایران و شهر قم سفر کردم.
این سفر پربرکت در سال 1376 اتفاق افتاد و همان سال
به حوزه علمیه ملحق شدم. البته از همان زمان سفر به کشورهای گوناگون برای تبلیغ دین
را هم شروع کردم.
برخورد خانواده تان در برابر شیعه شدنتان چگونه بود؟
این اتفاق را قبول کردند و یا دربرابر شما موضع گرفتند؟
خوشبختانه خانواده ام با شیعه شدن دوباره من به خوبی
و با آغوش باز استقبال کردند. آن روزها من آموزه های شیعی را برای اعضای خانواده ام
بازگو می کردم و آن ها هم تحت تأثیر آموزه های اسلامی قرار گرفتند.
به این ترتیب تحول اعتقادی به صورت خانوادگی برای
ما روی داد. از همان موقع مادرم باحجاب شد، پدرم به حج تمتع مشرف شد و همگی ما سبک
زندگی اسلامی را برای خودمان انتخاب کردیم.
خواهر و برادرهایتان چطور؟ آن ها هم سبک زندگی شان
را تغییر دادند؟
بله. من خواهری دارم که او هم طلبه شد. در میان خواهرزاده
هایم هم هشت نفر طلبه شده اند و در حوزه های علمیه درس می خوانند.
راه اندازی
مراکز اسلامی در امریکای لاتین
شما سفری هم به امریکای جنوبی داشته اید. این سفر
هم تبلیغی بود؟
بله. به عنوان مثال در شهر کاراکاس در کشور ونزوئلا
کنگره بین المللی روشنفکران جهان در دفاع از انسانیت برگزار شد. در این اجلاس افرادی
از سی و پنج کشور جهان دعوت داشتند و از ایران هم من و دکتر رحیم پور ازغدی حضور داشتیم.
آن طور که ما اطلاع داریم شما چندین مرکز اسلامی
هم در کشورهای امریکای لاتینتأسیس کرده اید. این کار را با چه هدف و انگیزه ای انجام
داده اید؟
کار اصلی ما تبلیغ دین اسلام است و در ابعاد گوناگون
در این مسیر فعالیت می کنم. به عنوان مثال در دانشگاه ها، مدارس، مراکز علمی، مساجد
و کلیساهای بسیاری تدریس و سخنرانی داشته ام. به هر کشوری که می روم که تعداد شیعیان
و تازه مسلمان های بیشتری در آنجا زندگی می کنند احساس کردیم نیاز به فعالیت مراکزی
است که مسلمان ها در آن جمع شوند و بتوانند مراسم اسلامی احیا کنند و مقری برای شیعیان
باشد. در چنین شرایطی با بررسی موقعیت هایی که امکان فعالیت اسلامی بوده، مراکز اسلامی
را دایر کرده ایم.
کمک به تبلیغ
و ترویج مذهب برحق شیعه
خاطراتی از شیعه شدن افراد گوناگون دارید؟
بهترین و مهم ترین اتفاق ها در زندگی من این بوده
که افرادی را با دین اسلام آشنا کرده ام و این آشنایی به اندازه ای تأثیرگذار بوده
که آن ها مسلمان شده اند.
در کشورهایی که حتی یک مسلمان هم نداشتند بعد از
اینکه فعالیت های اسلامی را انجام می دادیم و مراکزی را در این زمینه تأسیس و فعال
کرده ایم، به لطف خدا تعداد زیادی از مردم شیعه شده اند، مانند کشورهای بولیوی، پرو،
کلمبیا و ونزوئلا. به عنوان مثال به خاطر دارم که در یکی از سفرهای تبلیغی با جمعی
از مردم ونزوئلا درباره اسلام صحبت می کردیم که درنهایت حدود بیست نفر از آن ها شیعه
شدند.
ماجرای شیعه
شدن فیلسوف مسیحی
در میان افراد تحصیل کرده و آشنا با ادیان چطور؟
درواقع می خواهیم بدانیم برای شمااتفاق افتاده که شخص آشنایی با الهیات و ادیان گوناگون
را به اسلام دعوت کرده باشید؟
بله. یک بار در کشور کلمبیا در جلسه ای با جمعی از
افرادی که دکترای فلسفه داشتند و درواقع فیلسوف هایی از دانشگاه شهر کالیب بودند، برنامه
ای داشتم و درباره فلسفه اسلامی سخنرانی کردم. در این سخنرانی یادآوری کرده بودم که
بزرگ ترین فیلسوف جهان اسلام شخصی به نام حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام است
که در سخنانی درباره اصل آزادی در زندگی انسان فرموده است که: «عبادت مردم به درگاه
خدای یکتا به سه شیوه است: گروهی خدا را به دلیل ترس از عذاب و جهنم پرستش می کنند،
گروهی خدا را بر اساس اشتیاقی که به بهشت دارند عبادت می کنند و گروه دیگری هم خدا
را می پرستند به این دلیل که او شایسته پرستش است و این گروه سوم مردم آزاده هستند.»
این سخنرانی تمام شد و من از آنجا رفتم. یک سال بعد
که دوباره به کالیب سفر کردم و در مرکز اسلامی این شهر حاضر شدم، یکی از افراد همان
جلسه را که دکترای فلسفه داشته و مسیحی بود را دیدم که در حال نماز خواندن بود.
تعجب کردم و علت حضورش در مرکز اسلامی را پرسیدم
و او پاسخ داد که: «یک سال قبل حدیثی به نقل از حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام
از شما درباره عبادت خدا شنیدم که برایم بسیار مهم بود. چون من سال ها درباره نظرات
فیلسوف های جهان در طول تاریخ مطالعه کرده بودم و نظر آن ها درباره آزادی و آزادگی
را می دانستم و با شنیدن این حدیث متوجه شدم بهترین تعریف از آزادگی همان است که حضرت
امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام فرموده است و به همین دلیل شیعه شدم.»
در صحبت هایتان اشاره کردید که تحت تأثیر انقلاب
اسلامی ایران شیعه شده اید و پرتواسلام از ایران به کشورهای دیگر هم رسید. تأثیر انقلاب
اسلامی ایران که به رهبری امامخمینی رحمه الله پا گرفت و به ثمر نشست در ترویج اسلام
در جهان داشته است؟
درست است. انقلاب اسلامی در ایران پایه های دینی
و اعتقادی داشت و از طرف علمای دین هم شروع شد و با نگاه کاملاً مذهبی تأسیس شد، باعث
ترویج دین اسلام شد. به نظر من در مقام مقایسه هم اغراق نیست اگر بگوییم اگر آگاهی
مردم درباره اسلام و فهم آن ها درباره معارف اسلامی در مدت چهل سال که از انقلاب اسلامی
می گذارد، تقریباً به اندازه هزار و چهارصد سالی است که اسلام به مردم زمین ابلاغ شده
است.
به عبارت دیگر انقلاب اسلامی ایران همان اندازه اسلام
را در میان مردم کشورهای دیگر ترویج داد که همه مردم و جنگ ها و انقلاب ها در طول یک
هزار و چهارصد سال این کار را کردند. نگاهی به جامعه شیعه در طول تاریخ در کشورهای
اسلامی و غیر اسلامی هم همین نکته را تائید می کند.
درمجموع تحولاتی که توسط انقلاب اسلامی در جهان ایجاد
شده بسیار مهم است. به عنوان مثال به خاطر دارم که در گذشته در کل آرژانتین فقط دو
نفر می توانستند قرآن را تلاوت کنند، اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و ترویج
اسلام در این کشور بسیاری از جوان ها قاری و حافظ قرآن هستند. از طرف دیگر حضور فعال
چهل هزار طلبه خارجی از یک صد و بیست کشور در حوزه های علمیه، مساجد فعال در کشورها،
مراسم احیای عاشورا و مجالس ذکر و دعا که همگی احیای شعائر اسلامی است بعد از پیروزی
انقلاب اسلامی ایران گسترده تر شده است.
وضعیت مسلمان ها در ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
انسان ها افکار و ایده های متفاوتی با یکدیگر دارند
و نمی توان نظر کلی برای آن ها صادر کرد. نمونه های بسیار گیرایی داریم. شخصیت هایی
مانند امام خمینی رحمه الله، مقام معظم رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری و بسیاری
از علمای دین هم در میان مسلمان ها و هم در میان جهانیان کم نظیر هستند.
ارزش های انسانی و اخلاقی که در میان افراد متعهد
ایرانی دیده ایم، فرهنگ فداکاری که میان عده ای از بسیجی ها وجود دارد، حضور فعال مردم
در صحنه های اجتماعی و راهپیمایی های گسترده مردمی همگی از نمونه های اسلامی بسیار
خوبی است که ایران وجود دارد.
درمجموع آگاهی و پایداری مردم نسبت به انقلاب اسلامی
در ایران قابل تقدیر است که بر مردم بسیاری از کشورها اثر مثبت گذاشته و آن ها را به
مبارزه با ظلم و ابرقدرت های غربی فراخوانده است.
شما در جشنواره فرهنگی هنری امام رضا علیه السلام
هم به عنوان خادم نمونه موردتقدیر قرار گرفتید. دلیل این عنوان چه بود؟
چند سالی در کشور اسپانیا مدیر مرکز اسلامی امام
رضا علیه السلام بودم. در جشنواره ای که به نام مبارک آن حضرت در مشهد مقدس تحت عنوان
جشنواره بین المللی فرهنگی هنری امام رضا علیه السلام برگزار شد، به دلیل فعالیت های
گسترده ای که در ترویج فرهنگ شیعی در دنیا داشته ام و همین سابقه مدیریت مرکز اسلامی
در اسپانیا موجب شد تا از من به عنوان خادم انتخابی از من تقدیر کردند.