حضرت آیت الله جوادی آملی گفتند: دو نوع مرگ در قرآن ذکر شده یکی در حیات و دیگری مرگ بعد از حیات؛ آنها در صحنه عالم ذر زنده بودند. براین اساس برخی جنازه عمودی هستند و وقتی مردند جنازه افقی می شوند؛ برخی که به فکر خود بسنده کرده و حاضر نشدند از قرآن و اهل بیت استفاده کنند مرده هستند.
حضرت آیت الله جوادی
آملی طی سخنانی در آیین افتتاحیه همایش بین المللی «بازاندیشی آرای شهید مطهری در مواجهه
با مسائل روز» که به صورت مجازی برگزار می شود گفتند: در هر عصر و مصری این سه اصل
حاکم است؛ خداوند برای اجرای این سه اصل خلیفه آفرید و برای تربیت و تعلیم این اصول
سه گانه و تشویق به آن و پاداش به انسان، این امور را به تک تک انسان ها الهام کرد.
این اصول عوض شدنی نیست و نه خدا و نه غیر خدا آن را تغییر نمی دهد.
معظم له افزودند: یک قرن است که این بزرگ حکیم متأله
و شهید به دنیا آمد و این یک قرن را در حد خود روشن کرده است؛ می توان درباره آن بزرگوار
گفت «رَحمَةُ الله عَلَیه یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا»؛
او در مائده و مأدبه قرآن و عترت تلاش و کوشش کرد و ابزار عقلی و نقلی را به خدمت وحی
آورد و ظرفیت خود را با رهنمودهای عقل و نقل اضافه کرد و جزء برترین قلب ها و دل ها
شد.
ایشان ادامه دادند: یک ربع قرن است که از شهادت این بزرگوار
می گذرد و آثار بیانی و بنانی ایشان آموزنده بوده و هست. حیات او خیر و شهادتش خیر
و انبعاث او در قیامت هم خیر خواهد بود. ایشان وقتی وارد حوزه قم شد، رجال بزرگی حضور
داشتند که مظهر تجلی خدا بودند خدایی که شدیدالقوی و رزاق ذوالقوة المتین است؛ اگر
پیامبر(ص) در مکتب شدیدالقوی یعنی حق، اصل وحی را فرا گرفت و فرشته وحی که مظهر شدیدالقوی
بود، وحی را آورد این بزرگ حکیم، فقاهت، اصول و فراگیری علوم نقلی را از مکتب شدیدالقواهای
عصر خود فراگرفت؛ آیت الله بروجردی در فقه، علامه در تفسیر و فلسفه، عقل و وحی شناسی
و امام در فلسفه، عرفان و اخلاق و علوم دیگر شدیدالقوی بودند و این اساتید بزرگ، او
را خوب پروراندند و خوشا به حال او که دوره تلمذ و تحصیل و تدریسش را به خوبی گذراند.
استاد برجسته حوزه علمیه قم بیان کردند: ما سه رسالت
جهان دانی، جهان داری و جهان آرایی را برعهده داریم که اصول ثابت دین ما در هر زمان
و زمین هستند؛ نواندیش و کهنه اندیش و قادم و غابر و گذشته و حال هم ندارد؛ در هر عصر
و مصری این سه اصل حاکم است؛ خداوند برای اجرای این سه اصل خلیفه آفرید و فرمود که
«علم آدم الاسماء. ..» و برای تربیت و تعلیم این اصول سه گانه و تشویق به آن و پاداش
به انسان، این امور را به تک تک انسان ها الهام کرد. این اصول عوض شدنی نیست و نه خدا
و نه غیر خدا آن را تغییر نمی دهد.
این مفسر برجسته کشورمان با بیان اینکه غیرخدا قدرت تغییر
ندارد و خداوند هم احسن الخالقین است، تصریح کردند: از زمانی که قرآن نازل شد پیام
جهانی، منطقه ای و ملی و محلی داشته و دارد؛ پیام محلی در زیر سایه دستورات ملی و پیام
ملی در ذیل دستورات بین المللی است؛ خدا فرمود این کتاب جهانی است و جهان موظف است
خود را در برابر علم و حیات، جاودان کند؛ لذا در سوره های مکی سخن از حقوق بشر آمده
همان طور که در آیات مدنی، دشمنان، قرآن را کهانت، جنون و جعلی بر شمردند، ولی خداوند
فرمود که این قابل جعل نیست، همانند آفتاب و نظام سپهری که نمی توان نه منکر شد و نه
آن را جعل کرد، لذا جن و انس بخواهند و نخواهند و صرفه باشد و نباشد این کارشدنی نیست.
حضرت آیت الله جوادی آملی با بیان اینکه محصول اتاق فکر
جاهلیت این بود که نه وحی و نه فرشته و نه رسالتی در زمین است، تأکید داشتند: در سوره
مدثر که در مکه نازل شد فرمود «ذِکْری لِلْبَشَرِ» و «نَذِیراً لِلْبَشَرِ»؛ حقوق بشر
و برنامه بشری آورد و این فکرت و عناصر اصلی دگرگون شدنی نیست گرچه ابزار و اشکال آن
در هر دوره تغییر می کند. این قرآن تذکره و یادآوری برای بشر است؛ تذکره برای آن است
که انسان نمیرد، همان طور که در مورد شهدا فرمود: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا
فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» (آل
عمران/۱۶۹)؛ فرمود که شهدا برای همیشه زنده هستند، ولی برای توده
مردم فرمود حیاتی را که داشتید و در فطرت شما نهادیم حفظ کنید و حیاتی را که برای شما
آوردیم (وحی) بپذیرید تا شما هم جاودانه شوید.
معظم له افزودند: دو نوع مرگ در قرآن ذکر شده یکی در
حیات و دیگری مرگ بعد از حیات؛ آنها در صحنه عالم ذر زنده بودند، ولی در دنیا آن را
منسی کردند و مردند؛ براین اساس برخی جنازه عمودی هستند و وقتی مردند جنازه افقی می
شوند؛ برخی که به فکر خود بسنده کرده و حاضر نشدند از قرآن و اهل بیت استفاده کنند
مرده هستند. اگر کسی «اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ» را فرانگرفت مانند شن و
سنگ و خاک کف خیابان است؛ برخی از دو جهت مرده و برخی مانند شهدا هر دو حیات را دارند.
ایشان اضافه کردند: در سوره مدّثر فرمود که نگویید قرآن
حرف بشر است، بلکه حقوق بشر از سوی خالق بشر است. در سه سوره از سور مدنی از جمله در
سوره فتح با تأکید بر اینکه این دین جهانی خواهد شد، فرمود که وظیفه شماست که جهان
بین، جهاندار و جهان آرا باشید؛ یعنی بدانید بشر مسافری است که در بین راه برزخی دارد
تا به ابد می رسد؛ بدانید انسان مانند پرنده در قفس است و مرگ، از پوست به در آمدن
است؛ انسان برای ابد آفریده شده است و اندیشه های علمی و رفتار عملی او برتر از آسمان
و زمین است.
معظم له ادامه دادند: خداوند نبی و رهنما فرستاد تا انسان
با خدا محاجه نکند و بگوید ای خدا تو که می دانستی سرانجام ما چیست و به کجا می خواهیم
برویم و این راه چه پر خطر است چرا راهنما برای ما نفرستادی؟ این فخر عقل و انسان عاقل
است که خدا به او اجازه گفتمان و احتجاج داد که اگر من انبیاء نمی دادم مردم علیه من
احتجاج می کردند؛ لذا عقلی به او داد که زانوی شهوت و غضب را عقال می کند. عقل را عقل
گفته اند چون وسیله عقال شهوت و غضب و وهم و خیال است؛ انسان این چنینی را فرمود تو
جهانی و برتر از آسمان و زمین هستی، آسمان و زمین چندهزار سال عمر دارند و بعد می پوسند،
ولی انسان ابدی است و همه موجودات گذرا باید زیر تعلیم و تربیت او باشند. انسان در
بهشت هست که هست همان طور که دو دو تا ۴ تا هست و هیچ وقت از این ۴ بودن خسته
نمی شود؛ ممکن است در مورد ازلیت عالم تردید باشد، ولی درباره ابدیت انسان و بهشت و
رفاه بهشتیان هیچ تردیدی وجود ندارد.
حضرت آیت الله جوادی آملی افزودند: البته برخی که بیراهه
رفتند، اختلاس و سیاست بازی کرده و حق مردم را رعایت نکردند جهنمی هستند و هیزم جهنم
هم خود افراد احتکاری، ظالم و نجومی و جنگ افروزان هستند؛ هیزم جهنم مردم ستمکار هستند؛
این حرف برای همیشه زنده است برای اینکه استکبار را سر جای خود بنشاند؛ زیرا اگر کسی
تصور کند وقتی بیراهه رفت و راه مردم را بست هیزم جهنم خواهد بود ممکن است دست از ظلم
و اختلاس بردارد. در سوره مبارکه فجر فرمود که جهنم را آن روز می آورند یعنی جهنم چیز
منقولی(قابل انتقال) است، پس خود انسان جهنم می شود و این حرف برای همیشه ماندنی و
تعلیم دادنی است.
ایشان با بیان اینکه رسالت همه ما ادامه راه شهید مطهری
ها و قاسم سلیمانی هاست که حشر همه آنها با انبیاء و اولیاء الهی باشد، تصریح کردند:
وظیفه داریم آیه ذکری للبشر را در دنیا زنده کنیم. بنابراین نگوییم فهمیدن و انسان
شدن حرام است، بگویی مردن با جهل و جاهل بودن حرام است؛ باید ایسم ها و مکاتب را بدانید
و عالمانه نقد و بررسی کنید و حرف اساسی بگویید تا زنده بمانید. قرآن می گوید موظفید
جهانی فکر کرده و مکاتب جهانی را بشناسید؛ علامه طباطبایی از سال ۱۳۲۵ عده ای
را جمع و اصول فلسفه را تدوین کردند و ما موظفیم جلدهای دیگر همین اصول فلسفه را بنویسیم.
حضرت آیت الله جوادی آملی با بیان اینکه «الاسلام یعلوا
ولا یعلی علیه»، افزودند: یعنی ای مسلمانان بر شما واجب است که اسلام را بالا ببرید
و مگر می توان اسلام را بدون تفسیر و فقه و فلسفه و علوم دیگر بالا برد؟؛ اگر کسی نداند
فلان مکتب در آلمان و انگلیس و شرق و غرب چیست نمی تواند پاسخی هم به آن بدهد. این
کار به برکت خون شهدا فراهم شده و بر ما در حوزه و دانشگاه واجب است که این دین را
جهانی کنیم؛ جهانی شدن فرع بر فهم حرف دیگران است و تا کسی آن را نفهمیده نباید دهان
باز کند.
مفسر برجسته قرآن با اشاره به ماجرای فتح خیبر و بازگشت
جعفر بن ابیطالب(ع) از سفر حبشه، خاطرنشان کردند: بازگشت جعفر و فتح خیبر تقارن پیدا
کردند و پیامبر(ص) در این باره فرمودند که امروز دو جشن برای من است و نمی دانم به
کدام خوشحال تر باشم؛ فتح خبیر یا قدوم جعفر؛ زیرا اگر علی(ع) خیبر را فتح کرد، جعفر
هم پیام دین را به نقطه دیگری از عالم رساند و عده ای را مسلمان کرد؛ آمدن جعفر از
حبشه آنقدر برای پیامبر(ص) خوشحال کننده بود که آن را عدل فتح خیبر دانست، یعنی یک
دانشگاهی و آخوند بفهم این قدر می ارزد و امروز هم حرف پیامبر(ص) و حضرت ولی عصر(عج)
همین است.