ایران و هند در قرون گذشته با توجه به اشتراکات تاریخی و فرهنگی و همکاری های اقتصادی و تعاملات سازنده در سطح بین المللی، همواره روابط بسیار دوستانه ای با یکدیگر داشته اند.
اما این رابطه در چند دهه گذشته به علت تاثیر پذیری از
عوامل خارجی فراز و نشیب های بسیاری داشته است. دو کشور به دلیل دارا بودن سواحل طولانی
در اقیانوس هند و نیز به دلیل موقعیت راهبردی ایران در خلیج فارس، تنگه هرمز و در حاشیه
اقیانوس هند، همواره به ارزش این رابطه واقف بوده اند. طی دو دهه گذشته هند خود را
در اندازه و ابعاد جهانی به عنوان یک بازیگر مهم در صحنه بین المللی معرفی کرده و تلاش
کرده الزامات بازیگر مسئول در صحنه بین المللی را رعایت کند. در عین حال هند به عنوان
یک کشور ضد استعماری و عضو مهمی از جنبش عدم تعهد تلاش کرده که استقلال سیاسی و تاثیر
ناپذیری خود را از مؤلفه های سیاست قدرت های مطرح بین المللی حفظ کند. در چند دهه عقب
تر هند حضور سیاسی خود را در جمع کشورهای جهان سوم تعریف کرده بود و معمولا نقش هند
در میان جمع این کشورها تعریف می شد، در حالی که در سالهای اخیر، خود را در ردیف کشورهای
نو ظهور به ویژه در ابعاد اقتصادی جا داده و در این اواخر به حساب خودشان بیشتر با
جهان اولی ها همنشین شده اند. این تغییر جایگاه هند بر سیاست این کشور در رابطه با
ایران نیز تاثیر گذاشته است. مهم ترین بخش از این تغییر سیاست را باید در حوزه روابط
هند با آمریکا در رابطه با ایران جستجو کرد. هند در دوران تحریم های دوره اوباما به
علت وجود قطعنامه های شورای امنیت سعی کرد از دایره رعایت تحریم ها خارج نشود. اما
ایران از دولت نارندرا مودی انتظار داشت که در مقابل تحریم های یکجانبه ظالمانه و زورگویی
های واشنگتن در دوره ترامپ، مقاومت بیشتری از خود نشان دهد. شاید گفته شود که هند احتمالا
نمی خواسته با نقض تحریم ها علیه ایران، آمریکا را تحریک کند و تلاش کردند نوعی تعادل
بین ایران و آمریکا برقرار کنند و همکاری با آمریکا به نحوی نبوده که شریک تمام عیاری
برای آمریکا باشد و لذا تلاش کردند با دریافت مجوز های لازم از آمریکا بخشی از رابطه
خود را با ایران حفظ کنند، ولی این کافی نبوده و انتظار ایران از دوستان خود بمراتب
بیشتر از اینها است.
ظرفیت های همکاری های اقتصادی هند با ایران نیز در حدی
است که برای آمریکا اهمیت دارد که مانع از شکل گرفتن هر نوع همکاری استراتژیک میان
ایران و هند شود. در سطح منطقه ای نیز ایران و هند در زمینه های فراوان سیاسی، اقتصادی
به ویژه انرژی و کریدورهای حمل و نقلی، پتانسیل هایی برای همکاری دارند که می تواند
بر منافع آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تاثیر گذار باشد. در
مجموع این عوامل باعث شده تا این بازیگران در راستای تامین منافع خویش بر روابط ایران
و هند تاثیری محدود کننده داشته باشند. هند امروز قدرتی نوظهور با اهداف تجدید نظر
طلبانه محدود است و ایران دولتی با اهداف تجدید نظرطلبانه نامحدود است، بنابراین دو
دولت می توانند نقاط مشترکی را برای همکاریهای گسترده پیدا کنند.
روابط هند برای ایران اهمیت دارد و مقامات هندی نیز حفظ
سطحی از روابط را همواره مد نظر داشته اند، در حالی که مخالفان این رابطه تمام تلاش
خود را برای تخریب این رابطه به کار گرفته اند. روز جمعه، 10 بهمن سالروز آغاز روابط
دیپلماتیک رژیم صهیونیستی و هند در حادثه ای مرموز، بمب کم قدرتی در فاصله ۵۰ متری سفارت
رژیم صهیونیستی در دهلی نو منفجر شد. در این حادثه کسی کشته یا زخمی نشد، اما به چند
اتومبیل پارک شده در نزدیکی سفارت آسیب رسید. در پی وقوع این انفجار تدابیر امنیتی
در فرودگاه ها، مراکز مهم و ساختمان های دولتی در دهلی و بمبئی تشدید شد. پلیس هند
دو مظنون را در ارتباط با این انفجار دستگیر کرد. نامه ای حاوی نام های شهید قاسم سلیمانی
و شهید فخری زاده در محل انفجار کشف شد. در نامه نوشته شده است که این انفجار فقط یک
آغاز است و موارد بیشتری در آینده اتفاق خواهد افتاد. یک گروه ناشناس به نام "جیش
الهند" مسئولیت این انفجار را برعهده گرفت. بلافاصله دستگاه تبلغاتی رژیم صهیونیستی
به کار افتاد و این حادثه را به ایران نسبت دادند. البته بعید نیست که مقامات رژیم
صهیونیستی این روزها از خوف انتقام شهید فخری زاده مرتبا کابوس انتقام می بینند، ولی
نسبت دادن حادثه دهلی نو به جمهوری اسلامی ایران واقعا مضحک است. این حادثه در زمانی
اتفاق افتاده است که هندی ها به بخشی از تعهد خود در مورد نصب ۲ دستگاه
جرثقیل ساحلی ۱۰۰ تنی در
بندر چابهار عمل کردند و قرار است تا پایان سال، ۲ دستگاه
دیگر نیز نصب شود. با این اتفاق میزان تخلیه و بارگیری سالانه بندر چابهار تا ۲۰ میلیون
تن ارتقاء پیدا می کند.
این اقدامات از آن جهت اهمیت دارد که مفاد توافق نامه
ایران، هند و افغانستان و سرمایه گذاری هندی ها در چابهار در مسیر عملیاتی شدن قرار
دارد و با توجه به اینکه تاکنون هشت نشست بین سه کشور در مورد چگونگی تسریع در اجرای
توافقات بعمل آمده برگزار شده است، نصب جرثیقل ها متحرک را باید اقدامی اساسی برای
توسعه فعالیت های بند چابهار توصیف کرد.
همچنین در فاصله کوتاهی از زمان وقوع حادثه دهلی نو قرار
بود امیر سرتیپ حاتمی وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران به دعوت رسمی وزیر دفاع هند و
به منظور شرکت در اجلاس وزرای دفاع کشورهای حاشیه اقیانوس هند به دهلی سفر کند و از
نمایشگاه تجهیزات هوایی در شهر بنگلور بازدید کند. این سفر روابط دو کشور را در بعد
دفاعی وارد فاز جدیدی از همکاری ها خواهد کرد. چنانچه این یک موضوع را سر نخی برای
یافتن مخالفان رابطه خوب ایران و هند بدانیم آنگاه خیلی زود مشخص می شود که چه کشورهایی
در منطقه مخالف این رابطه خوب هستند.
لذا مقامات دهلی نو باید هوشیار باشند و فریب جو سازی
های دشمنان روابط دو کشور را نخورند و مظنونین حادثه انفجار در دهلی نو را نه در نامه
پیدا شده در حوالی محل حادثه که آدرسی کاملا غلط داده اند، بلکه باید در جاهای دیگری
جستجو کنند که نگران توسعه همکاری های اقتصادی و دفاعی ایران و هند و ظاهر شدن آثار
و علائمی از امکان گشایش در روابط اقتصادی دو کشور هستند.
حسین آهن، کارشناس روابط بین الملل و آسیای شرقی