ایجاد وحدت و انسجام بین مسلمانان، مهمترین راهبردی است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) برای حفظ جامعه اسلامی از اختلاف و تفرقه به کار گرفتند.
موضوع ایجاد وحدت و انسجام بین مسلمانان به قدری دارای اهمیت بوده که پیامبر
(صلی الله علیه و آله) در هنگام ورود به مدینه در اولین اقدام، به پیوند برادری و دوستی
بین قبایل پرداخت و توانست با این راهبرد، به جنگ های صد ساله بین آن ها خاتمه دهد
و بستر شکل گیری حکومتی دینی با رویکرد اسلامی را فراهم کند.
[۱]منابع تاریخ و روایی نشان می
دهد سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله) و رفتار اهل بیت (علیهم السلام) صراحت در وحدت
بین جامعه اسلامی و اتحاد بین پیروان اهل بیت و اهل سنت دارد.
[۲]بدون شک نقش حضرت علی (علیه
السلام) پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در برقراری وحدت اسلامی و جلوگیری
از تفرقه و تشتت میان مسلمین بی بدیل بوده است.
همان طوری که شمشیر حضرت به منزله ابزاری برای ایجاد
قدرت برای اسلام بود، سکوت ایشان نیز به منزله بقای اسلام و ثبوت آن تلقی می شد چنان
که خود حضرت درباره دلایل سکوتش فرمود: «به خدا سوگند اگر بیم وقوع تفرقه میان مسلمین
و بازگشتتشان به کفر و تباهی نبود، رفتار ما با آنان به گونه ای دیگر بود.»
[۳]آری وحدت بین مسلمین به قدری
برای حضرت مهم بود که با همه مصائب سنگین، راه صبر در پیش گرفت تا جامعه اسلامی را
از تشتت و اختلاف حفظ کند، و این صبر برای حضرت چنان سخت بود که از آن به خار در چشم
و استخوان در گلو تعبیر می کند.
[۴]همچنین قبل از حرکت به بصره
در خطبه ای فرمود: «با خود اندیشیدم و دیدم صبر [بر محرومیت از حق زعامت مسلمین]برتر
است از به هم زدن وحدت جامعه اسلامی و ریخته شدن خونشان. ...»
[۵]آن حضرت در ماجرای شورا نیز
وقتی عباس عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله) از حضرت خواست تا شرکت نکند، اما او نپذیرفت
و فرمود: «من اختلاف را دوست ندارم. ..»
[۶]وحدت علوی چنان بود که در بین
اعراب آن زمان کسی حریص تر از وی برای حفظ جامعه اسلامی نبود چنان که در نامه ای به
ابوموسی اشعری فرمودند: «بدان، هیچ کس نیست که نسبت به وحدت و اتحادّ امّت محمد (صلی
الله علیه و آله) از من حریص تر و اُنسش به آن از من بیشتر باشد.»
[۷]آن حضرت برای برهم زنندگان وحدت
با کسی تعارف نداشت و شدیدترین تنبیه را برای آن ها در نظر می گرفت چنان که در خطبه
ای مجازات آن ها را مشخص نموده و فرمودند: «آگاه باشید، هر که مردم را به شعار تفرقه
و اختلاف دعوت کند، بکشید اگر چه زیر این عمامه ی من باشند.»
[۸]پس از آن حضرت، پیشوای سوم امام
حسن علیه السلام توانست با تمام مشکلاتی که دوستان و دشمنان برای آن حضرت به وجود آورند،
جامعه اسلامی را از خطرات احتمالی از جمله اختلاف و تفرقه حفظ کند و با استفاده از
راهبرد صلح این امر مهم را محقق کند.
[۹]سایر ائمه علیهم السلام نیز
برای فرهنگ سازی وحدت در بین جامعه اسلامی تمام تلاش خود را به کار گرفتند و شیعیان
را به حضور در عبادات و مناسک اجتماعی مسلمانان اعم از نماز و حج سفارش می کردند چنان
که امام صادق (علیه السلام) درباره اهمیت نماز گزاردن با مخالفان مذهبی می فرماید:
«هرکه با آن ها [مخالفان]در صف اول نماز بگذارد گویا با رسول خدا (صلی الله علیه و
آله) نماز گزارده است.»
[۱۰]در تعبیری دیگر از او به عنوان
کسی که در راه خدا شمشیر کشیده، یاد نموده است.
[۱۱]دستور به مجالست و معاشرت با
برادران اهل سنت، مدارا با سایر مسلمانان در عقایدشان، دامن نزدن به فضای تعصب و مخاصمه
در مباحثات و نهی از دشنام، لعن، تکفیر و نسبت های ناروا به مخالفان از دیگر فرامینی
است که ائمه (علیهم السلام) برای حفظ وحدت اسلامی به دوست داران خود سفارش نموده اند.
[۱۲]برای نمونه امام صادق (علیه
السلام) در گفتاری همه شیعیان را تا روز قیامت مورد خطاب قرار می دهد و می فرماید:
«ای گروه شیعه! شمایید که به ما منسوبید؛ برای ما زینت باشید نه مایه ننگ و عار. چه
مانعی دارد که همانند یاران علی (علیه السلام) در بین مردم باشید؟. .. مریضان آنان
را عیادت کنید و در تشییع جنازه آنان حاضر شوید و در مساجدشان نماز بگزارید. .. با
عملتان بخوانیدشان تا حدی که آن ها دنباله رو شما شوند. ...»
[۱۳]از جمع بندی سخنان نتیجه گرفته
می شود اهل بیت (علیهم السلام) وحدت را از مهم ترین اصول زیربنایی برای حفظ جامعه اسلامی
از تفرقه و اختلاف می دانستند. ایشان برای عملیاتی شدن وحدت در جامعه اسلامی گاهی از
حقوق مسلم خود چشم پوشی می کردند. ائمه به عنوان طلایه داران وحدت، شیعیان خود را به
حضور در مجالس عمومی مخالفان سفارش کرده و از توهین به مقدسات آن ها نهی نمودند.
از آن جایی که جامعه اسلامی امروزه دشمنان فراوانی دارد
از این رو مسلمانان به وحدت و انسجام بیشتری نسبت به هر زمان دیگری نیازمند هستند و
بهترین الگویی که می تواند همه را تحت یک جبهه سامان دهد پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام)
می باشند.
پی نوشت
۱. السیرة النبویة، ج ۲، ص ۱۴۳ - ۱۴۶.
۲. وقعة الصفین، ص ۱۰۳؛ وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۳۰۱.
۳. الجمل، ص ۲۳۴.
۴. نهج البلاغه، خطبه ۳.
۵. شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۳۰۸.
۶. الکامل فی التاریخ، ج ۳، ص ۶۶.
۷. نهج البلاغه، نامه ۷۸.
۸. همان، خطبه ۱۲۷.
۹. تشیع در مسیر تاریخ، ص ۱۲۰.
۱۰. شیخ صدوق، الامالی، ص ۴۴۹.
۱۱. تهذیب، ج ۳، ص ۲۷۷.
۱۲. پیشوایان شیعه، پیشگامان وحدت، ص ۲۸ به بعد.
۱۳. بحار الانوار، ج ۸۵، ص ۱۱۹.