۱۵ نوامبر سال ۲۰۰۰ میلادی «ادواردو آنیِلی» که آرزو نداشت «مازراتی» و «فراری» سوار شود در ایتالیا درگذشت و مقامات گفتند خودکشی کرده و خیلی ها گفتند به قتل رسیده و مسلمانان گفتند به شهادت رسیده. ماجرا از چه قرار بود؟
«ادواردو آنیلی» آرزو نداشت مازراتی و فراری سوار شود چون همه مازراتی ها و فراری ها
مال خودشان بود و اصلا خودشان می ساختند؛ کارخانه اش را داشتند!
ادواردو تنها پسر و وارث «جیانی آنیلی» بود که مالک شرکت
سرمایه گذاری «اکسور» بود که این شرکت مالک کارخانه های خودروسازی فیات و فراری و مازراتی
و آلفا رومئو و لانچیا و ایویکو بود و مالک شرکت های بزرگ و معروف در صنعت ساختمان
سازی و راه سازی و بالگردسازی و طراحی مد و لباس بود و البته چند کارخانه بزرگ تولید
قطعات صنعتی و چند بانک خصوصی و چند شرکت تولید لوازم پزشکی و... هم داشت.
خلاصه وضعیتی بود که ادواردو به عنوان وارث این امپراتوری
مالی، میلیاردر نبود؛ بلکه سوپرمولتی میلیاردر بود؛ درآمد سالانه خانواده آنیلی که
«خانواده سلطنتی» ایتالیا لقب دارد در سال ۲۰۰۰ حدود ۶۰ تا ۸۰ میلیارد دلار برآورد می شود.
ادواردو از جوانی دنبال ادبیات و مذهب و عرفان و حقیقت
بود و معلوم است که خیلی زود هم مسلمان شد؛ «در نیویورک که بودم یک روز در کتابخانه...
چشمم افتاد به قرآن. کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمده است. آن را برداشتم
و شروع کردم به ورق زدن و آیاتش را به انگلیسی خواندم. احساس کردم که این کلمات، کلمات
نورانی است و نمی تواند گفته بشر باشد. خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم، آن را امانت گرفتم
و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را می فهمم و قبول دارم» بعد هم خیلی زود شیعه
شد و نامش شد مهدی.
«ادواردو» در کنار پدرش «جیانی»
ادواردو در ایران چه می کرد؟
ادواردو چند بار به ایران آمد و خب جاهایی هم رفت؛ رفت
به دیدار امام خمینی (ره) و پیشانی اش را امام (ره) بوسیدند و با آیت الله خامنه ای
هم دیدار کرد و به زیارت امام رضا (ع) هم رفت. نماز جمعه هم رفت؛ سال ۱۳۶۰ بود. ادواردو
انقلاب ایران را ستایش می کرد و پر از شور و احساس بود و پس از دیدار با امام (ره)
نوشت: «به نام خدای بخشنده مهربان. یک شهروند از ایتالیا امروز به دیدار امام خمینی
آمد. او برای ادای احترام به جمهوری اسلامی و شیعیان آمده است. او از بابت آنچه که
انقلاب در پیشرفت هدف به نام خدا روی زمین در این عصر انجام داده از رهبر انقلاب تشکر
کرد.»
«ادواردو» در نماز جمعه تهران در سال ۱۳۶۰ شمسی
از قضای روزگار!
معلوم است ادواردو با ظلم، هر جایی که اتفاق می افتاد
و با صهونیست ها سر سازش نداشت و از حقوق فلسطینی ها دفاع می کرد و از اسلام و تشیع
دفاع می کرد. برخی اطرافیانش هم به او هشدار می دادند که مراقب صهیونیست ها باشد، ولی
ادواردو چشمش را به روی حقیقتی که دیده بود، نمی بست. این طوری شد که وقتی رسانه ها
خبر دادند که پیکرش زیر یک پل پیدا شده و علت درگذشتش خودکشی و سقوط از ارتفاع ۸۰ متری بوده،
خیلی ها باور نکردند. به ویژه آنکه خواهرزاده ادواردو که وارث و مدیر اموال و ثروت
خانواده آنیلی شده بود «جان الکان» بود که یهودی بود و از قضای روزگار پدر و پدربزرگش
از صهیونیست های فعال و مشهور دوران بودند!
پس از درگذشت ادواردو، روزنامه ها و رسانه هایی بودند
که موارد مشکوک درباره درگذشت ادواردو را بررسی کردند و آخرش معلوم نشد محافظان ادواردو
کجا بودند و چرا هیچ کسی او را در مسیر خانه اش تا پل محل سقوط ندیده بود و چرا هیچ
کسی او را پیش از سقوط یا حین سقوط ندیده بود و چرا پیکرش را با دقت کالبدشکافی نکردند
و سریع دفن کردند.
این طوری بود که مسلمانان و شیعیان و خیلی ها که چشمشان
باز بود و هست، می دانند که توطئه صهیونست ها در کار است و ادواردو به خاطر مذهب و
عقایدش شهید شد.
تنها هدف و اسطوره در این زمانه
در پایان به عنوان حسن ختام سخنانی از ادواردو را بخوانیم
تا معلوم شود چه فکرهایی در سرش بوده و چه حال و هوایی داشته پیش از شهادت: «زمانی
که ما در آن زندگی می کنیم دوران افول ارزش هاست؛ تنها هدف و اسطوره، پول جمع کردن
است. پول پرستی بسیار بدتر از موادمخدر است. ما همه از رواج موادمخدر در میان جوانان
نگرانیم، ولی متوجه نیستیم که در حال ورود به دنیایی هستیم که اساس آن بر میزان حساب
بانکی اشخاص پایه ریزی شده است، اما تمام این ها پایان می یابند و به اعتقاد من در
آینده پس از یک شبه رنسانس وارد عصری می شویم که دیگر بر پایه خردگرایی و تجربه گرایی
دکارت نیست.»
و از او نقل شده است که: «من دنیا را طور دیگری می بینم.
دنیای من دنیای خالص است. مثل الماس است که ماده ای خالص است... من شیعه هستم. شیعه
تک است. چیزی دارد که سایر ادیان ندارند و آن وابستگی به ولایت اهل بیت (ع) است. اهل
بیتی که هر کدامشان تک و بدون مشابه هستند. ما تنها یک امام علی (ع) داریم، یک امام
حسین (ع) که تک است. کاری که امام حسین (ع) کرد را هیچ کسی در تاریخ نکرد... همه این
اهل بیت (ع) منحصربه فرد و تک هستند و این مشخصه شیعه است... اگر بتوانیم در مسائل
فرهنگی این را به جوامع غیرمسلمان انتقال بدهیم، این الماس بودن را می پذیرند. زیرا
شیعه الماس است... شیعه مانند دنیایی است که جداگانه و زنده در این دنیا وجود دارد.
اذان شیعه تک است، نمازش تک است و مهم تر از همه اینکه اهل بیت (ع) و رهبران اصیل دارد.»