به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کتاب «دختر پیامبر: مروری بر احوالات حضرت زهرا» برگرفته از درسهای علامه سید مرتضی عسکری به قلم محمدعلی جاودان در 144 صفحه و در انتشارات علامه عسکری قم چاپ شده است.
مطالب این کتاب در دو بخش کلی تقسیم میشود. بخش اول هم به 2 قسمت تقسیم میشود. در قسمت اول بخش اول بحث بیشتر جدلی و احتجاجی است. به این معنا که نظرات شیعی را در تبیین و تحلیل حوادث صدر اسلام مطرح کرده و روی آن بحث میکند. این بخش با بررسی جریان سقیفه و تبیین و تحلیل آن شروع شده و سپس حکومت زاییده شده از آن و آثار و نتایجی که به بار آورده است از جمله بررسی یورش به بیت نبوت و مصادره فدک و همچنین کلیه اموال خاندان پیامبر (ص) میپردازد. در قسمت دوم از بخش اول هم به مسائل مهم و اصلی از جمله بیماری، وفات و خاکسپاری دختر پیامبر (ص) پرداخته میشود که شکل بحث بیشتر توضیحی تبیینی است.
در مباحث قسمت اول ناگزیر بیشتر به اسناد و مدارک مشهور و مقبول مسلمانان مانند تاریخالرسل والملوک طبری (امام مورخان اسلام رسمی) طبقات الکبری ابن سعد کاتب الواقدی (معتبرترین ترجمه نگار قدیم مکتب خلافت)، انسابالاشراف بلاذری (قدیمیترین مورخ با تاریخی بزرگ و مفصل)،تاریخ المدینهالمنوره ابن شبه (قدیمیترین مدینهشناس) و یا صحیح بخاری و مسلم (دو امام محدثان مکتب خلافت) مراجعه میشود. البته در صورت لزوم به بررسی سندی نیز دست پرداخته است و در حد ممکن به اتفاق و اجماع مورخان و محدثان نزدیک شده است.
در قسمت دوم بحث تطبیقی است. بدین صورت که مراجع هر دو مکتب را در کنار هم میآورد و در صورت لزوم با یکدیگر تطبیق و مقایسه میکند. در بخش دوم از ورود پیامبر (ص) به مدینه و چگونگی ساختمان مسجد آن شهر و همچنین موقعیت خانه پیامبر (ص) و خانهی دختر بزرگوار ایشان در کنار آن مسجد سخن گفته شده است و سرانجام با بحث از بقیع و روضهی نبوی (ع) به تعیین جایگاه دفن آن حضرت میپردازد. در اینجا هم سعی میکند اتفاق نظر مورخان و محدثان و نظریه مقبول شیعی را ارائه دهد. مآخذ درجه اول این بخش علاوه بر مآخذ قبلی عبارتند از: کافی کلینی (معتبرترین کتاب حدیث شیعی)، ارشاد مفید (بهترین شرح احوال امامان اهل بیت (ع) امامی صدوق و مفید و طوسی (که مآخذ حدیثی شیعه هستند) و روضه الواعظین ابن فتال، کشفالغمه اربلی، لمناقب ابن شهر آشوب و دلایل الامامه طبری و ....
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
چهل قبر در بقیع
مآخذ معتبر آوردهاند: مسلمانان آن روز صبح به بقیع آمدند و در آن چهل صورت قبر مشاهده کردند. یافتن قبر اصلی برای آنها مشکل شد. این مساله بر آنها گران آمد و یکدیگر را ملامت کردند. با هم میگفتند پیامبر تنها یک دختر از خود باقی گذاشت؛ او از دنیا رفت و به خاک سپرده شد و شما نه در مرگ، نه در نماز و نه در دفنش حاضر بودید حتی قبر او را نمیشناسید.
والیان امور گفتند: از زنان مسلمان کسانی را بیاورید که این قبرها را بشکافند تا ما دختر پیامبر (ص) را پیدا کنیم، بر او نماز بخوانیم و قبرش را زیارت کنیم!
نبش قبر
خبر این حادثه به امیرالمومنین (ع) رسید. او غضبآلود از خانه بیرون آمد چشمهایش از شدت خشم سرخ شده و رگهای گردن برخاسته بود. لباس زردی که در حوادث سخت و جنگها میپوشید در برداشت. کسانی که این وضع را دیده بودند، خود را به بقیع رسانیده، به مردم خطری را که ممکن بود پیش بیاید هشدار دادند؛ که امیرالمومنین علی (ع) قسم خورده است اگر سنگی از این قبرها جابهجا شود شمشیر بر گردن آمران خواهم نهاد. امام (ع) به بقیع آمد عمر و اصحابش به نزد او رفتند و گفتند: تو را چه میشود؟
به خداوند سوگند، ما قبر دختر پیامبر (ص) را نبش خواهیم کرد و بر او نماز خواهیم خواند.
اینجا برخوردهای سخت پیش آمده است. امیرالمومنین (ع) فرمود: اما حق خودم را رها کردم؛ زیرا میترسیدم مردم از اسلام باز گردند. ولی قبر فاطمه (ع)قسم به آن کس که جانم در دست اوست، اگر تو و یارانت به چیزی دست ببرید زمین را از خون شما سیراب خواهم کرد.
وقتی خطر به اندازه بالا گرفت، ابوبکر مجبور شد پا در میانی کند و این جسارت را که میرفت برای آنها شری بزرگ به پا کند پایان دهد. آنها دست برداشتند و رفتند. سپس مردم هم پراکنده شدند.
در قسمت دیگری از این کتاب نیز آمده است:
رسالت فاطمی (ع)
سرتاسر مدت کوتاهی که دختر پیامبر (ع) بعد از پدر زنده بود به مبارزه با دولت حاکم و مقابله با اعمال خصمانه آنها گذشت. آن حضرت در این مدت همه چیز را به وسیلهای برای مقابله با حکومت تبدیل کرده بود. گاهی فریاد میزد و گاهی خطبه میخواند یک روز اعلام برائت مینمود و روز دیگر از پذیرفتن ملاقات حاکمان خودداری میکرد و حتی وصیت کرد که غاصبان به تشییع جنازهی او نیایند و بر جسدش نماز نخوانند و سرانجام با دستور پنهان ساختن قبرش، یک نشان ماندگار از عدم مشروعیت را بر جبین آن حکومت نقش کرد. این روی واقعی تاریخ است.
البته ما در تمام این زمینهها به طور جدی با کمبود منابع و ابهام آن چه در دسترس است، روبرو هستیم اگر به تاریخ آن دوران از منظر مورخان رسمی نگاه کنیم، دورانی نسبتا آرام گزارش شده است و مورخان و محدثان توانستهآند با پنهانکاری، درگیریهای جدی و بحرانهای عمیق آن عصر را مخفی بدارند و این روی دیگر تاریخ است اما با جستجو، نشانهها و علاماتی در گوشه و کنار اسناد و مدارک خواهیم یافت که با تنظیم و ترکیب آنها میتوانیم از عمق این بحران و شدت درگیری که در یکطرف، دولت محاکم با تمام قدرت و در طرف دیگر خاندان نبوت بود بیشتر بدانیم.
در جریان این مقابله دیدیم که اولین بار این بیت نبوت بود که مورد هجوم ماموران نظام حاکم قرار گرفت. آنها میخواستند امیرالمومنین علی (ع) را به مسجد ببرند تا از ایشان به عنوان اصل و راس خاندان نبوت بیعت بگیرند و با این کار، بزرگترین مخالفان حکومت جدید را به تسلیم وادار نمایند. این اقدام، اولین عملی بود که آن دولت بعد از این که حکومت را به چنگ آورده بود انجام داد و در انجام آن بسیار جدی بود و سرانجام آن میتوانست بسیار خطیر باشد و عواقب ناگواری به بار آورد.
بنابراین کاری که دختر پیامبر (ص) در مقابل آن انجام داد، کاری بس بزرگ بود و همان عمل باعث شد که امیرالمومنین (ع) بیعت نکرده و به سلامت به خانه باز گردد و بدین ترتیب اولین اقدام دولت خلفاء با مقابلهی دختر پیامبر(ع) به شکست منتهی شد.