مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی که بیش از سه دهه در زمینه علوم اسلامی و انسانی در حال فعالیت است، در پی فراهم آوردن زمینه هایی برای تبیین مبانی نظری حوزه هوش مصنوعی است و بر همین اساس، آزمایشگاه هوش مصنوعی و علوم اسلامی و انسانی دیجیتال را تأسیس نموده است.
سومین نشست علمی
از سلسله نشست های علوم اسلامی و انسانی دیجیتال با موضوع «کلیات علوم اسلامی و انسانی
دیجیتال (1)» در سالن همایش های مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور در تاریخ 21
آذرماه 1400 برگزار گردید.
ابتدا جناب آقای دکتر بهرامی ریاست
محترم مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، مقدمه ای راجع به پیدایش علوم انسانی دیجیتال
بیان نمودند:
امروزه ما دچار تلاقی فناوری اطلاعات
با همه موضوعات و فعالیت های بشری هستیم. فضای دیجیتال بر همه موضوعات تأثیر عمیقی
گذاشته است. تصور اولیه پس از ظهور فناوری اطلاعات این بود که یک گام به دسترسی و بازیابی
ساده اطلاعات نزدیکتر شده ایم، اما به مرور و با توسعه و تعمیق فناوری دیجیتال در جهان،
شاهد نقش آفرینی های جدید از این فناوری هستیم. پس از این بود که زبان شناسی و ادبیات
رایانشی به عنوان یک زیر شاخه علوم انسانی مطرح گردید. اما امروزه و در شرایط جدید
ما با یک عنوان فراگیرتر مواجهیم و آن علوم انسانی دیجیتال است.
مواجهه ما با علوم اسلامی و انسانی
دیجیتال در دو حوزه صورت می پذیرد:
یک حوزه عملی که دانشی را بر پایه
علوم انسانی و اسلامی دیجیتال تولید می کنیم.
حوزه دوم مربوط به مباحث نظری علوم
انسانی دیجیتال، فلسفه این علم و ادبیات نظری آن است.
ما در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم
اسلامی نور در حوزه عملی فعالیت های کم نظیر در زبان عربی و فارسی داشته ایم، اما در
حوزه نظری چندان فعالیتی نداشته ایم. امروزه مشاهده می کنیم مراکز حوزوی دخالتی در
حوزه نظری علوم انسانی دیجیتال ندارند و فقط از محصولات ما استفاده می کنند. بنابراین
لازم است در باب کلیات علوم اسلامی و انسانی دیجیتال توضیحاتی بدهیم و نیز مصادیق آن
را با محققان این حوزه بررسی کنیم.
سپس آقای علیمرادی سه اصطلاح را
که در مجامع علمی برای علوم اسلامی و انسانی دیجیتال به کار می رود، برشمردند:
• علوم انسانی دیجیتال (Digital Humanities)
• رایانش علوم انسانی یا علوم انسانی
محاسباتی (Humanities
Computing)
• پژوهشگری دیجیتال (Digital Scholarship)
ایشان راجع به تعریف این حوزه افزودند:
هنوز یک تعریف واحد از این موضوع در مجامع علمی ارائه نشده است و در منابع گوناگون
به تعاریف مختلفی از علوم اسلامی و انسانی دیجیتال اشاره شده است. اما در بیشتر تعاریف
به ویژگی های ذیل توجه شده است:
• حوزه میان رشته ای علوم اسلامی
و انسانی و فناوری های دیجیتالی؛
• منبع اصلی آن محتواهای دیجیتالی
و ابزار اصلی اش، ابزارها و فنون دیجیتال؛
• رسوخ شیوه های کمی و محاسباتی
در علوم اسلامی و انسانی؛
• ایجاد تغییر در روش مطالعاتی
علوم اسلامی و انسانی؛
• گسترش و گاه تغییر در موضوعات
رشته های علوم اسلامی و انسانی سنتی؛
• مشارکتی بودن.
ایشان راجع به تاریخچه علوم اسلامی
و انسانی دیجیتال گفتند: علوم انسانی دیجیتال برآمده از «رایانش علوم انسانی» است و
سابقه اش به دهه های 1940 و 50 و آثار ربرتو بوسا (Roberto Busa) دانشمند یسوعی، و ژوزفین مایلز
(Josephine Miles) باز می گردد که نخستین بار کشف
اللغاتی رایانه ای، برای آثار توماس آکویناس ایجاد کردند.
گستره فعالیت های علوم اسلامی و
انسانی دیجیتال در داخل و خارج از کشور، بخش دوم صحبت های آقای دکتر بهرامی بود. ایشان
با اشاره به جست و جوی لفظی عبارت علوم انسانی دیجیتال در میان عناوین مقالات، به آماری
قابل توجه در این زمینه اشاره نمودند: 4390 عنوان مقاله خارجی و در مقابل تنها 7 مقاله
داخلی با موضوع علوم انسانی دیجیتال یافت شد. کتاب های متعددی در خارج از کشور راجع
به این موضوع تألیف شده است اما در داخل کشور تنها دو کتاب با این عنوان تولید شده
است. این تفاوت، نشان از فاصله ما با تولیدات علمی جهانی در این حوزه دارد.
علوم انسانی دیجیتال در دانشگاه
های خارج از کشور به عنوان یک واحد آموزشی تلقی می شود. علاوه بر این، علوم اسلامی
دیجیتال نیز در برخی دانشگاه ها مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته است، از جمله مؤسسه
مطالعات تمدن های مسلمانان، زیر مجموعه دانشگاه آقاخان در لندن که پروژه های متعددی
در حوزه علوم اسلامی دیجیتال در دست دارد. این مؤسسه با ایجاد یک شبکه میان مؤسسات
و اشخاص برجسته در این حوزه، گامی مؤثر در پیشرفت این موضوع برداشته است. همچنین در
دانشگاه براوون نیز پروفسور الیاس محنا سلسله نشست هایی در این زمینه برگزار می کند،
آخرین موضوع این نشست ها، شناسایی شبکه اجتماعی راویان بود. از دیگر موارد می توان
مدرسه حقوق دانشگاه هاروارد که پیرامون منابع شریعت، پژوهش های دیجیتالی انجام می دهند
و نیز موسسه روشن در دانشگاه مریلند را ذکر کرد.
تاکنون دو مرکز در ایران در راستای
پژوهش های علوم انسانی دیجیتال، در دانشگاه شیراز و دانشگاه تهران، تأسیس شده است.
مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور نیز، که بیش از سه دهه در زمینه علوم اسلامی
و انسانی در حال فعالیت است، اخیراً در پی فراهم آوردن زمینه هایی برای تبیین مبانی
نظری این حوزه است و بر همین اساس، آزمایشگاه هوش مصنوعی و علوم اسلامی و انسانی دیجیتال
را تأسیس نموده است.
در دنیا حدود 23 نشریه تخصصی درباره
علوم انسانی دیجیتال وجود دارد.
در ادامه محورهای علوم اسلامی و
انسانی دیجیتال را آاقای علیمرادی این گونه بیان کردند:
دیجیتال سازی: یکی از عمده ترین
ویژگی علوم اسلامی و انسانی دیجیتال، دیجیتال بودن منابع، ابزارها و روش های پژوهش
آن است. همین ویژگی، سبب پیدایی ظرفیت های متنوع در پژوهش، آموزش، و نشر در علوم اسلامی
و انسانی شده است.
شبکه: ویژگی شبکه ای بودن نیز سبب
به وجود آمدن مشارکت در پژو.هش و ایجاد ظرفیت هایی برای جمع سپاری در آموزش و پژوهش
علوم اسلامی و انسانی می شود.
هوشمندی: استفاده از قابلیت های
متن کاوی و پردازش های هوشمند در طراحی و تولید ابزارهای پژوهشی برای انجام کارهایی
که انسان از عهده انجام آن برنمی آید، از دیگر ارکان علوم اسلامی و انسانی دیجیتال
به شمار می رود.
مصورسازی: پردازش مجموعه ای بزرگ
از منابع و عرضه نتایج در قالب نقشه، گراف و نمودار از دیگر محورهای علوم اسلامی و
انسانی است که بر پایه آن، اطلاعات بسیار سودمند بسیار سهل تر و روشن تر از متن به
پژوهش گر منتقل می شود.
برخی چالش های مطرح در علوم اسلامی
و انسانی دیجیتال را که توسط آقای علیمرادی بیان شد:
مالکیت معنوی: مسأله رعایت مالکیت
فکری و معنوی و حق نشر صاحبان آثار، در محیط پژوهشگری دیجیتال بسیار دشواتر از شیوه
سنتی پژوهش است. ابزارها و امکانات گوناگونی برای محافظت از مالکیت معنوی ایجاد شده
است که از آن جمله می توان به ایجاد سامانه شناساگر اشیای دیجیتال (DOI) اشاره نمود.
اخلاق در پژوهش: امکان سرقت علمی
در انحای گوناگون آن در علوم اسلامی و انسانی دیجیتال با سهولت و سرعت بیشتر فراهم
است. برای کاستن از امکان سرقت علمی، ابزارهایی تولید شده است که از آن میان می توان
به سامانه سمیم نور اشاره کرد.
چالش مبانی معرفتی ابزارهای پردازش
متن: طراحی ابزارهایی بر پایه یک دیدگاه، نتایجی در پی خواهد آورد که برای کسانی که
دیدگاهی دیگر دارند مناسب نخواهد بود. از این روی، همواره استفاده از این ابزارها،
نگرانی هایی به دنبال خواهد داشت.
در جمع بندی و صحبت های پایانی،
آقای دکتر بهرامی، ارتباط دیجیتال با علوم اسلامی و انسانی را از 3 منظر بیان نمودند:
1. فضای دیجیتال به مثابه ابزار
علوم اسلامی و انسانی: کسانی که دیجیتال را تنها به عنوان ابزار برای علوم اسلامی و
انسانی قلمداد می کنند این ارتباط را حداقلی فرض می کنند.
2. فضای دیجیتال به مثابه موضوعی
که باید به آن پرداخته شود: در این فرض ارتباط دیجیتال با علوم اسلامی و انسانی در
یک بستر گسترده و تاثیرگزاری عمیق فرض می شود. با این رویکرد، روش پژوهش همچنین موضوعات
و نتایج آن در تحقیقات علوم اسلامی و انسانی دچار تحول می شوند. به عنوان نمونه با
ظهور پدیده ویکی پدیا، فضای دائره المعارف نویسی، امروزه دچار یک تحول اساسی شده است.
هرکسی می تواند مسئله و موضوع ایجاد کند و تولید متن، بازنگری و اصلاح و همچنین عرضه
در این فضا تغییر بنیادین پیدا کرده است.
3. فضای دیجیتال به مثابه رسانه
ای که باید علوم انسانی و اسلامی را عرضه کند.
در ادامه ایشان مروری بر فعالیت
های آتی در حوزه علوم اسلامی و انسانی دیجیتال نموده و گفتند: برای تبیین مبانی نظری
علوم اسلامی دیجیتال نیاز به مطالعات میان رشته ای و فرارشته ای در مراکز گوناگون شاغل
در حوزه علوم اسلامی و انسانی است.
ایجاد دامنه های موضوعی خاص در رشته های علوم اسلامی
و انسانی مانند علوم قرآنی دیجیتال، علم حدیث دیجیتال، فقه دیجیتال، تاریخ دیجیتال
و نظایر آن از جمله ضروریات آتی این حوزه شمرده می شود.
ایشان در تبیین سیر تکاملی سازمان
های شاغل در حوزه علوم اسلامی و انسانی گفتند: از ملزومات ادامه حیات سازمان های پژوهشی
و آموزشی، ایجاد واحدهای علوم اسلامی و انسانی دیجیتال است و این که این سازمان ها
تبدیل به سازمان هایی شوند که فعالیت آ ن ها با استفاده از ابزارها، فنون و شیوه های
دیجیتال انجام شود و این استفاده تا آنجا پیش رود که جز ابزارها، شیوه ها و رسانه های
دیجیتال برای زمینه های فعالیت ایشان وجود نداشته باشد و در این زمان ضرورتی به وجود
عنوان دیجیتال برای آن سازمان ها نیست؛ بلکه باید سازمان های غیر دیجیتال تصریح کنند
که غیر دیجیتالند.