کسانی که موفق بر تبلیغ هستند واقعا با زبان درست و استدلالی مردم را به خطرات و حوادث کشور توجه دهند، اعتقاد من این است که چنانکه مردم هم نشان دادند وقتی احساس کردند این حرکت اغتشاش است نه اعتراض مردم همراهی نکردند جمع زیادی از مردم ممکن است از عملکرد حکومت نارضایتی داشته باشند، اما به جهت حفظ کشور همراهی نکردند. این برای مردم تبیین شود.
آیت الله جواد مروی
در پایان درس خارج فقه خود، با تسلیت ایام شهادت حضرت زهرا(س) با بیان این که به مناسبت
فاطمیه سلام الله علیها به دو نکته از جمله بحث فدک و توصیه به مبلغان و ارتباط گیری
آنان با جوانان اشاره کرد و اینکه فدک عنوان مشیر به امامت و ولایت است گفت: در فاطمیه
گذشته به دو خطبه صدیقه طاهره سلام الله علیها اشاره کردم که می توان آن را عصاره قرآن
دانست؛ فهم این دو خطبه و حفظشان و تبیینشان بسیار باید مورد توجه باشد.
وی افزود: عبدالمنعم حسن عالم متشیّع سودانی کتابی
نوشته با عنوان "بنور فاطمة اهتدیت" به نور فاطمه سلام الله علهیا هدایت
شدم نزدیک ۲۷۰ صفحه کتاب است توضیح می دهد چگونه خطبه حضرت باعث جذب او شده است. مخصوصا
در قسمتی از کتاب چنین زیبا عنوان می زند که "خطبة فاطمة شعلة الحق"[۳]
استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: در سفری که سالهای
دور به سودان داشتم در حاشیه سخنرانی در دانشکده حقوق دانشگاه سودان با بعضی از اندیشمندان
و بعضی از نمایندگان مجلسشان گفت وگو داشتم با عبدالمنعم حسن هم جلسه ای داشتم به من
گفت شما از این کتاب تعریف می کنید تقریظی بر آن بنویسید، گفتم در جواب شما پاسخ مرحوم
شرف الدین به عبدالفتّاح عبدالمقصود را می گویم. وقتی که عبدالفتاح عبدالمقصود عالم
و ادیب مصری کتاب الامام علی بن ابیطالب را در ۹ جلد و کتاب فاطمة الزهرا ام ابیها
را نوشت، عبدالمقصود به مرحوم شرف الدین گفت تقریظ بنویسید مرحوم شرف الدین فرموده
بودند أعطنی قلمک حتی أقرّض کتابک. من این جمله را به ایشان گفتم خیلی خوشحال شد.
آیت الله مروی گفت: نسبت به خطبه حضرت و اینکه آن
را به فدکیه نامگذاری کرده اند با اینکه بخش اعظم این خطبه بیان معارف مهمی از حقائق
اسلام است باید گفت اصل و عنوان فدک یک عنوان مشیر به حاکمیت و امامت اهل بیت علیهم
السلام است. در لسان ائمه عنوان فدک اشاره به حاکمیت است دعوا بر سر خلافت بوده نه
یک باغ و منطقه فدک.
عضو شورای عالی حوزه های علمیه ادامه داد: گاهی خلفاء
بنی مراون و بنی عباس وقتی که تشیع قدرت داشت و می ترسیدند از قیام شیعه فدک را به
اولاد حضرت زهرا سلام الله علیها بازمی گرداندند از جمله عمر بن عبدالعزیز فدک را برگرداند.
وی افزود: در مناقب این شهرآشوب جریانی را نقل می
کند که ظاهرا در مدینه هم بوده. هارون الرشید که حاکمیتش بر منطقه وسیع و گسترده ای
بوده است و به ابر خطاب می کرد هر جا بباری در حاکمیت من باریده ای به امام موسی بن
جعفر علیهما السلام عرض می کند ان هارون الرشید کان یقول لموسی بن جعفر: حُدَّ فدکا
حتی أردها إلیک، فیأبی حتی ألحّ علیه فقال علیه السلام: لا آخذها إلا بحدودها قال:
وما حدودها؟ قال: ان حددتها لم تردها؟ قال: بحق جدک إلا فعلت، قال اما الحد الأول فعدن
(جنوب جزیرة العرب، یمن)، فتغیّر وجه الرشید وقال: إیه، قال: والحد الثانی سمرقند،
فأربد وجهه. والحد الثالث إفریقیة (تونس)، فاسود وجهه وقال: هیه. قال: والرابع سیف
البحر مما یلی الجزر و أرمینیة (سواحد مدیترانه)، قال الرشید: فلم یبق لنا شئ، فتحوّل
إلی مجلسی قال موسی: قد أعلمتک اننی إن حددتها لم تردها فعند ذلک عزم علی قتله. [۴]
استاد حوزه علمیه قم گفت: شیعیانی بودند که حتی جانشان
را به خطر می انداختند که خمس مالشان را تقدیم اهل بیت علیهم السلام کنند، مبالغی که
درآمد فدک در مقابلش بسیار اندک بود، حالا دعوا سر یک باغ و چند درخت و چشمه آب باشد!.
وی افزود: لذا بعد اینکه خطبه را حضرت قرائت کردند
عکس العملها را ببینید، ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، ج ۱۶، ص ۲۱۴ می نویسد فلما
سمع أبو بکر خطبتها شق علیه مقالتها فصعد المنبر و قال أیها الناس ما هذه الرعّة إلی
کل قالة. همه دیدگاهش نسبت به اهل بیت علیهم السلام نشان می دهد و جملاتی می گوید که
زبان یاری نمی کند که انسان قرائت کند و تمام تقابل و هجمه به اهل بیت علیهم السلام
را به نمایش می گذارد.
آیت الله مروی در بخش دیگری از سخنان خود لزوم روشنگری
نسبت به حوادث اخیر را مورد توجه قرار داد و گفت: کسانی که موفق بر تبلیغ هستند واقعا
با زبان درست و استدلالی مردم را به خطرات و حوادث کشور توجه دهید، اعتقاد من این است
که چنانکه مردم هم نشان دادند وقتی احساس کردند این حرکت اغتشاش است نه اعتراض مردم
همراهی نکردند جمع زیادی از مردم ممکن است از عملکرد حکومت نارضایتی داشته باشند، اما
به جهت حفظ کشور همراهی نکردند. این برای مردم تبیین شود.
عضو جامعه مدرسن حوزه علمیه قم اظهار داشت: ضمن اینکه
اعتراض به جا است و قانون اساسی اعتراض به حاکمیت را مشروع می داند و کسی مانع نمی
شود اما وقتی تبدیل به اغتشاش شود سلطنت طلبها، چهره های سیاه منافق و عمله های صهیونیستها
و تجزیه طلبها میدان دار می شوند و دستور به اغتشاش می دهند باید به مردم توجه داد
که اگر بخواهید از تمامیت ارضی این کشور دفاع کنید الآن وقت دفاع است. این ربطی به
اقتصاد و سیاست ندارد.
آیت الله مروی بیان کرد: بارها تأکید کرده و می کنم
دوستان در تبلیغ مان تبلیغ رودررو و همراهی با جوانها و نوجوانها را توجه کنید و علیکم
بالاحداث فإنهم اسرع الی کلّ خیر. پیامبر فرمودند حالفنی الشباب و خالفنی الشیاب.
وی افزود: اگر حرکتی بخواهیم ادامه پیدا کند، باید
در مسیر این حرکت همراهی جوانان را داشته باشیم. بعض مطالب را شاید روی منبر نمی شود
گفت، اما باید محور اصلی فعالیت ما پای منبر باشد نه روی منبر، برای جذب افکار جوانان
به مکتب باید مراوده و گفتگو با جوانان داشته باشیم. روی منبر مطالبی را که به ذهنش
مفید می رسد آماده می کند، اما نمی داند چه در ذهن مردم میگذرد و چه میزان برای آنان
مفید است، مهم گفت وگوی پای منبر است اولا بشنوید که شنیدن مهم است همیشه متکلم وحده
بودن فائده ندارد.
عضو شورای عالی حوزه های علمیه گفت: دستاورد هر سفر
را اگر می خواهید محاسبه کنید این است که چند رفیق جوان پیدا کردید که به حرف شما دل
بدهد. اگر این مسئله را توجه کنیم و مهارت کیفی ارتباط گیری را یاد بگیریم بسیار تبلیغ
مؤثری خواهیم داشت.
وی خاطرنشان کرد: در همین سفر دهه محرم به استرالیا
مثل همیشه دیدم اگر به جوانها میدان داده شود آماده پذیرش هستند البته حرف دارد، شبهه
دارد، سوال دارد، نباید عصبانی شویم باید سخنش را بشنویم همینکه کسی اقبال کرد به شما
ارزش دارد، جوان آمده با انبوه افکار دیگر در ذهنش، نسل دوم مهاجرین به استرالیا که
انواع افکار در ذهنش هست آمد حرفهایش را زد بعضی اخم می کردند به او می گفتم بگذارید
هر چه می خواهد بگوید بعد چند جلسه جوری شد که الآن دائم پیام می دهد که من امتحانات
مهندسی معماری ام را دادم می خواهم طلبه شوم به دنبال گمشده ام هستم که در طلبگی است
بگویید چگونه اقدام کنم.
وی بیان کرد: بایدقدرت تحمل را بالا ببرید البته
باید مطالب بنیادی علمی داشته باشید و انسان بتواند پاسخ دهد، خیلی از عصبانیت ها عاملش
عدم مطلب و عدم دانش لازم است.
[۳]. لینک مطالعه کتاب بنور فاطمة اهتدیت.
[۴]. مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۴۳۵؛ بحار الأنوار،
ج ۲۹، ص۲۰۰.